توصیف حقیقت آزاد اندیشی
آزاد اندیشی بیش از آنکه یک توصیه زبانی یا ظاهری به بخش نخبگان جامعه یا به عموم مردم باشد یک نحوه مواجهه با مخاطب و یک فرهنگ و یک روحیه و اخلاق است که نیازمند ریاضت ها و مبارزه با نفس و تحمل و صبوری و حق پذیری و حقّ خواهی بسیار بالاست.
آزاد اندیشی نیازمند خضوع شدید در برابر حقّ و حق خواهی واقعی و به دور از خودخواهی ها و تکبّرها و منیّتها و خود بزرگ بینی و نخوت هاست.
فرآهم کردن بستر آزاداندیشی هم به تَبَع نیازمند ایجاد این پیش فرض در عموم نخبگان و مردم است که همواره ممکن است بخشی از حقّ در جبهه طرف مقابل باشد.
و الا مادامیکه کسی خود را حقّ محض و طرف مقابل را باطل محض بداند، نمیتواند به حرفی گوش دهد و حرفی را بشنود و حصول این پیش فرض هم شکست خوردنها و درس گرفتنها و قبول شکستهای سابق از طرفداران هر دیدگاه و اندیشه و جبهه سیاسی و علمی را میطلبد.
آزاد اندیشی مانند یک روح و یک اتمسفر است که با تربیت و اخلاق آزاداندیشانه ی عمومی و نخبگانی مثل لطافت هوای بهاری بسترساز رشد و شکوفایی حرفها و استعدادهای مختلف میشود….برخلاف جزم گرایی و خشکی زمستانی که راههر حرکتی و هر شکوفه زدنی را می بندد.