آزاداندیشی، بهشت حقیقت
آنچه برای خدا اهمیت دارد حقیقت است و آشکار شدن حقیقت. یعنی تمام پیامبران و اولیاء خدا هدف شان باز کردن مسیر برای فهم و درک حقیقت انجام میگیرد. پس باید تمام کارهای ایشان را راهبردی متناسب با زمان خودشان برای رسیدن بشر به حقیقت تقریر کرد. ایجاد بستر حقیقتفهمی و حقیقتبینی برای بشر کار پیامبران است. چرا که هیچ حقیقتی روشن تر از توحید در عالم وجود ندارد. این قدر این امر برای پیامبران پر رنگ است که اصلا دنبال فریب نمی رود، اصلا دنبال هوس نمیرود، اصلا دنبال همراه کردن مردم به هر نحوی نمی رود. چون او نمی خواهد در ظاهر و عده بر باطل پیروز شود او میخواهد در واقع پیروز شود. و این آن کار بسیار دشوار است. با بشری که غرق در دنیاست، غرق در هوس است و زیست دنیایی دارد چطور می شود از حقیقتی ورای این دنیا سخن گفت.
گفتمان سازی در جبهه حق و باطل
به نظرم گفتمان در نظام زندگی توحیدی با گفتمان با نظام فکری غرب متفاوت است. غرب باید از جهل و برساختههای آن دنیایی بنا کند، باید نظام اندیشه انسان را در محیط هوسناک محقق کند لذا خیلی رسانه اهیمت پیدا میکند و قوی ترین رسانه ها در غرب رسانه هایی هستند که میتوانند بر ضمیر ناخودآگاه بشر تاثیر بگذارند اما پیامبران تماما با خودآگاهِ مردم سروکار دارند. نمی خواهند کسی ناخواسته وارد این عرصه شود چرا که اگر این مطلوب بود خود خدا متعال برای این کار از همه ماهرتر بود و به نحوی این کار را انجام می داد که حتی برای هیج فیلسوفی حتی سوالی پیش نیاید. غرب از عنوان دموکراسی دنبال مردم سواری است نه مردم سالاری. حتی بغیر مکتب امام هم بسیاری از علما هم همین تقریر را دارند منتهی کمی مهربان تر