توصیفی از آزاداندیشی
همانطور که دست گرفتن شعار آزادی در غرب شعاری برای توجیه طغیان غرائز مادی و نفسانی و اغفال از خواسته های فطری و واقعی است
آزاد اندیشی هم شعاری برای بی هویت کردن اندیشه و خالی کردن از همه ی حقایقی ست که خداوند از طریق انبیاء به بشر هدیه کرده یا در فطرت انسان به ودیعه نهاده است.
در حالیکه آزاد اندیشی میخواهد اندیشه ی انسان را از همه ی رهزنی های درونی و پیش قضاوت ها و تفسیر به رأی ها و قضاوتهایی که محیط بر انسان تحمیل میکند و ناحق را حق جلوه میدهد برهاند و منطبق بر خواسته ی فطری اش به حقّ پیوند دهد.
آزاد اندیشی آزادی اندیشه از همه تحلیل های به ظاهر دقیقی ست که کعبه و قبله شان اثبات “خود” است.
شخص آزاد اندیش تواضع قلبی و سعه ی صدر عمیق و گسترده ای دارد که میتواند سنگینی نگاه بظاهر عالمان و مدعیان اسلام شناسی و طعنه و توهین های عوام طرفدارشان را تحمّل کند و روی نفس پا بگذارد و برخلاف اسلام ذهن ساخته با استشمامی عمیق از اسلام حقیقی که غریب مانده، حقیقت را تشخیص داده و فریاد بزند.