ذکر یک مثال برای کمک به فهم انضمامی روح معنای آزاد اندیشی
توجه به فهم انضمامی در دل مثالها یکی از راهبردهای اساسی در فهم عمیق روح معنای آزاداندیشی است.
بعنوان مثال:
اینکه مردمی حقّی را انتخاب کنند و با تمام وجود آنرا بپذیرند و حتی در حدّ انتخابی تاریخی، در لایه لایه ی فرهنگشان نفوذ کرده باشد اما این حق فریاد نزنند و در سبک زندگی شان ترجمه نشود و علارغم رنجی که از این تناقض می برند اما مطالبه ای جدّی و اصلاحی در آن مسأله در جامعه شکل نگیرد نشان از نبودن فرهنگ آزاداندیشی در آن جامعه است..
بعبارتی آزاداندیشی حوزه ی ترتیب أثر و عمل و بروز تمدنی یک اندیشه ی حقّ را هم شامل میشود و اگر حقّی در حوزه ی بروز تمدنی مطالبه و دنبال نشود نشان از در بند بودن اندیشه ی حق خواه در آن فرهنگ دارد…
نمونه اش را در سبک خانه سازی میتوان مثال زد.
چگونه است که مردمی که دلشان لک میزند برای خانه های باشکوه قدیمی و زندگی در خانه هایی با سبک معماری اسلامی، اما در وادی مطالبه دچار وادادگی و بی تفاوتی و سستی میشوند و ذهنیتِ “شاید نمیشود که مسئولین خدوم نمیکنند” جای همه ی حق خواهی ها را پر میکند …
اقتضای اندیشه های آزاد در یک جامعه این است که بمحض پذیرش یک حقیقت، در امتداد دادن آن حق در زندگی هیچ گونه سستی و تساهل و تسامحی بخرج داده نشود…