از #خاتم تا #خمینی (۲)
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جلسه_341
#جلسه_342
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_61
🔰 از #خاتم تا #خمینی (۲)
✅✅اسلام دین زندگی گراست.
🔸آنچه فطرت پاک توحیدی نوعا برای انسان میپسندد، همگامی شریعت با طریقت است برای نیل به حقیقت. طریقت را در دل شریعت میجوید و شریعت را برخاسته از حقیقت میپسندد. فلذا دغدغهی نگرش الهیاتی به مسلکهای مختلف در اداره زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی، به نظر میرسد که برخاسته از دل همین خواست فطری باشد.
🔸به دیگر تعبیر، فطرت توحیدی بشر، اگر از زنگارهای عالم ماده اندکی مبرا باشد، نیک خواهد فهمید که اصالت عالم بر حقیقت هستی تعلق دارد و اساسا دوگانگی و توازی میان ماده و معنا امری پوچ و بیمعناست است. بلکه تکثرات نیز از دل یک حقیقت واحد جوشیده و از بستری واحد برخاستهاند.
✅✅ اسلام دین اجتماعی است.
🔸از لوازم زندگیگرا بودن اسلام، اجتماعی بودن این دین است. چون دین اساسا برای انسان آمده است؛ و انسان نیز چه از حیث مادی بنگریم، چه از حیث معنوی، با جامعه گره خورده است، فردِ انسانی، همواره پیوندی عمیق با دیگر انسانها در خود حس میکند. به طوری که گویی نقصان ذاتی خویش را اساسا در اتصال با دیگری و پیوند خوردن با جامعه میجوید. طبع انسان مدنی است و نیز مشخص است که مسلک و آیینی که برای “انسان” آمده نیز مدنی باشد.
🔸اگر طبق نگاه عرفا، عقل و حیات انسان کبیر را برخلاف حقیقت اندماجی انسان صغیر، منتشر در میان آحاد بنگریم، پس ظرفیتهای حیاتی انسان کبیر آنگاه پدیدار میشود که پیوندی عمیق میان آحاد برقرار گردد. و چون هر یک از آحاد به عنوان جزئی فهیم -که گویی به شخصیت کل، نوعی خودآگاهی دارد- آنگاه که به مبدأ جامع خویش -یعنی انسان کبیر- مینگرد، در خود پیوندی عمیق با دیگر اجزاءِ این کل، برای رسیدن به کمال حقیقی حس کرده و شدیدا آن را طلب میکند.
🔸به نظر میرسد ناب ترین نگرش به حقیقت کلی اسلام از چنین آبشخورهایی برخوردار باشد.
[ادامه دارد…]