تقریر جلسه 359-14000916
#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_359
#تقریر
جلسه 359-14000916
🔰[13. نفی غرر]
13. هر مبادله و گردش ثروتى بايد از روى آگاهى كامل طرفين باشد و اطّلاعات لازم قبلا كسب شده باشد وگرنه معاملات جاهلانه و ريسكى، غرر و باطل است (نهى النّبىّ عن الغرر) .
مبادله و گردش ثروت؛ منظور از معامله این است. خرید و فروش بخشی از معامله است و گردش مالی عنوان عام تری است.
معامله ی غرری، معامله ای است که روی یک امر مجهول صورت بگیرد. همانطور که گفته شد، تنها خرید و فروش نیست. برای امر مجهول فقط غمار را مثال می زنند ولی مبادله ی امر مجهول فقط غمار نیست. همین قدر که معامله مجهول باشد، ذیل عنوان معامله ی غرری قرار می گیرد و این معامله اساسا باطل است. نهی ای که در روایت دارد مطرح می شود، تکلیفی نیست و حکم وضعی را بیان می کند لذا اینجا هیچ مبادله ای اتفاق نمی افتد و تملیک مالی صورت نمی گیرد.
این ورود حاکمیتی درست می کند، یعنی حاکمیت در جاهایی آزادی ایجاد می کند که مبادله مال صحیح باشد و جاهایی که تبادل مال غرری است اکل مال به باطل است و اجازه مبادله نمی دهد.
معامله بر سر امری که مجهول است. فریب است و اسلام این را بیع نمی داند. آدم کتاب های فقهی را که باز میکند، می بیند که خیلی جای تحلیل برای او باز می کند و آدم در فکر فرو می رود و در مورد مقاصد شریعت تأمل میکند و در ساحت مصالح و مفاسد اندیشه می کند البته این تأمل نباید شریعت جدید درست بکند و باید از ادله حکم را برداشت کرد. اما به خاطر همین تأمل و گرایش ذهنی که پیدا کردم بعضی از ظهورهای اقتضایی را خیلی تحویل نمی گیرم و بعضی پیشنهاد ها می دهم و احساس می کنم که شریعت دنبال این است. یعنی در جمع زدن بین ادله، آن وجهی را در نظر می گیرم که با آن چیزی که از مقاصد شریعت فهمیدم جور در می آید. کار من هنوز استظهار است و قیاس نیست. بعضی از فقها از این استظهارات پرهیز دارند و لذا پرداختن به مقاصد الشریعه را مذموم می دانند.
حتی اگر شما مقاصد الشریعه را هم بدانید، ما اعتقاد داریم که یک عقل قدسی این شریعت را پیاده کرده است، شما حتی اگر مقاصد را هم درست فهمیده باشید، از کجا عقل قدسی دارید! بماند که کسی نمی تواند ادعا کند که مقاصد شریعت را فهمیده است.
بحث ما این است که مقاصد الشریعه نباید تعطیل شود. شما به این وسیله می توانید به روح شریعت دسترسی پیدا کنید. ولی برای اینکه چیزی را به شارع اسناد دهید باید کار دلالی بکنید.
حضور در ساحت امر احکام امر ممدوحی است و شما را فقیه تر می کند. البته شما فقط با استشمام حکمت احکام فقیه نمی شوید، باید کارهای استدلال فقهی را نشان دهید.
اسلام با بازی مشکلی ندارد. اما حوزه هایی از حیات را به دست بازی نمی دهد. حتی در بازی کردن هم انضباط هایی را مراعات می کند مثلا اسراف را نمی پذیرد. شاید در مصادیق گیر بکنیم! ولی حکم عدم اسراف را داریم.
ما قائل به قدسیت نظام توصیه های اسلامی هستیم.
مقوله ی نظام سازی یک بحث فقهی است و ظرافت هایش بالا است. اینکه شما کل عقل فقه را در موقف و تراز تمدنی قرار دهید یک شاهکار بود که حضرت امام ره انجام داد. حضرت امام ره یکی دو تا گزاره ی فقهی را جابه جا نکرده هاست ایشان موقف فقه را کلا جا به جا کرده است. به تعبیری یک ذائقه ی جدید ایجاد کرد. البته فقه همان فقه است و عقل قدسی جایگاه خودش را دارد اما در یک تراز بالاتری قرار گرفته است.
ما این را نتوانسته ایم برای حوزه روایت کنیم، باید اساتید حوزه این را برای طلبه جابیندازند که موقف تمدنی چیست.