اجمالی از دیدگاه اندیشمندان اسلامی در مورد #رابطه_عقل_و_دین
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_277
#جلسه_361
💠 اجمالی از دیدگاه اندیشمندان اسلامی در مورد #رابطه_عقل_و_دین
1️⃣ دیدگاه استاد یزدانپناه
محل بحث ما در مورد حکمت نظری و حکمت عملی است.
عقل به اینکه در کار خودش محدودیت هایی دارد و همچنین به صورت تدریحی می رسد معترف است، لذا عقل محصول خود را یک هستی شناسی ناقص می داند؛ و برای تکمیل این نگاه های هستی شناسی خود را نیازمند وحی و نبوت می داند.
عقل دین را هستی شناسی قدسی می داند. پس تا زمانی که عقل قطعی نباشد نمی تواند قرینه لبّی فهم متن دینی شود. با این نگاه عقل دین را معیار خود می داند و به راحتی به متن دینی دست نمی زند، و تا زمانی که عقل قطعی نباشد به خود اجازه نمی دهد که متن دینی را کنار بزند.
البته در قطع عقلی هم فرد با فرد متفاوت است و گاهی کسی تا 4 مقدمه که بخورد بیشتر نمی تواند جلو برود ولی برخی ها که قوی هستند تا 100 مقدمه هم که می روند برایشان عقل قطعی است.
پس فقط عقل قطعی می تواند قرینه لبّی دین باشد، اما جلوتر از این عقل، دیگر در کار متن دینی حاضر نیست. چون جلوتر از این می شود عقل نظری خاص که مخصوص افراد است و هر کسی به حسب کار فلسفی که می کند به آن می رسد. این التفات را هم داشته باشیم که عقل قطعی به حسب افراد شدت و ضعف پیدا می کند. کسی هم که این شکوفایی عقل را دارد باید با دقت در فهم متن دینی تلاش کند ببیند آن چه که می فهمد را می تواند از متن دینی در بیاورد یا خیر. آن تیز فهمی اش را بیاورد در متن دینی و احتیاط کند. و تسرع در قرینه لبّی گرفتن نکند و سعی کند آن چه که متن دینی گفته است را با دقت تامل کند.
تفاوت عقل قطعی در این است که یک حالت شدت و ضعفی در این عقل قطعی قائل می شوند، در مقابل نظری مثل آیت الله عابدی شاهرودی که ایشان یک #عقل_همگانی قائل می شوند و عقل را در این میزان به عنوان قرینه لبّی می پذیرند؛ البته جناب استاد یزدانپناه خود عقل همگانی را نیز یک توسعه ای قائل هستند و #شهود_عقلی را نیز جزو عقل همگانی می دانند.
🔷 منبع: جلسه 44 درس شرح تفسیر المیزان 15 دی 1395