فطرت و غيرت
يادداشت 7 – فطرت و غيرت
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_انسان_شناختي
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_7
#جلسه_107
💥 فطرت و غيرت!
🏷 اساسا ما در نگاه كثرت بين و مرز بيني غوطه ور هستيم و دستگاه فاهمه طوري قرار داده شده است كه اساسا كثرات را ابتدائا مي بيند و در پس اين كثرات بايد دنبال وحدتي گشت.
🔺 نگاه ما ماهيت بين است و بايد عقل بيايد و كلي در اين صحنه كار كند تا من بتوانم وجود ببينم.
🔺 نگاه من غير بين است و بايد عقلي قلباني يا قلبي عقلاني بيايد كلي كار كند تا حق ببنينم.
❇️ اما بعد از اينكه به نگاه هاي وحدت بين مي رسيم اينقدر اين وحدت غليظ مي شود كه بعد تازه سوال مي شود كه پس كثرت كو! اگر وجود اصيل است و همه جا را پر كرده است و لا غير للوجود پس ماهيات كو؟ پس كثرات كو؟ اگر حق است كه همه جا را پر كرده است و بي نهايت است، پس من كو؟ تو كو؟ ما كو؟
⭐️ فطرت يك عامل وحدت بخش است، اما اگر طوري تقرير شود كه مرزبندي ها ديده نشود، كه احساس شود كه با انسان انسان كردن من و آن كافري كه فطرتش را به گند كشيده اند و كشيده است، بدون مرز بندي شويم؛ آن وقت است كه ممكن است اين عامل وحدت بخش خود به عاملي براي بي غيرتي در مقابل حق تبديل شود.
اساسا اگر عامل وحدت بخش را اينقدر غليظ كنيم كه ديگر نتوانيم كثرات را ببينيم، اين نگاه حقاني و وجودي دقيقي نيست؛
لذا مي بينيم كه شعار توحيد با همه دعوت هايش به وحدت بخشي اين همه دعوا در طول تاريخ راه انداخته است.
اگر توحيد را طوري تقرير كنيم كه هر غيري بتواند جا براي خودش باز كند، اين توحيد صحيح نيست و بايد مراقب باشيم كه به بي غيرتي در مقابل حق كشيده نشويم. يعني يك نكته حق را نگيريم و با همان اصل حق و ريشه همه حقايق را به گند بكشيم.
خود صاحب اين متني كه در آن هستيم اسم متن را گذاشته روح توحيد نفي عبوديت غير خدا! يعني اساسا توحيد كه شعارش و دعودتش به يكي شدن است، غير حق را كه چيزي نيست را چيز حساب نمي كند و براي راضي كردن غير حق دست از غيريت نسبت به حق بر نمي دارد.
.