وظیفه فقه در برابر استثمار

وقتی با معنای استثمار روبه‌رو می‌شویم، ذهن به سوی برده‌داری و مباحث عبد و أمه کشیده می‌شود که این روز‌ها تقریبا این مباحث از فقه بیرون انداخته شده است.

بهتر بود به جای خارج کردن این مباحث، که اصل خارج شدن این قبیل مباحث هم کمی مشکوک است، ارتقا می‌یافت و از بردگی و برده‌داری نوین صحبت به میان می‌آمد. به خصوص در طراحی‌های کلانی که قرار است فقه برای زندگی داشته باشد. اگر در بابی از برده‌داری نوین و استثمار نو سخن به میان آمده بود، به هنگام حکم‌دادن‌های فقه، ملاحظات این باب هم مد نظر فقیه قرار می‌گرفت؛ به عنوان مثال شاید به راحتی اجازه‌ی هرگونه تبلیغی داده نمی‌شد و یا به کار گرفتن زنان در هر موقعیتی و …

همانگونه استثمار و بهره‌کشی در نظام‌های اجتماعی و سیاسی مختلف، انحاء متفاوتی داشته است، مباحث برده‌داری فقه هم که برای مبارزه با این استثمار به وجود آمده است و روح آن در سراسر فقه جاری بود، باید به انحاء مختلف در فقه وجود داشته باشد.

در این زمانه که نظام طاغوتی به نحو پنهانی به استثمار تمام جهان مشغول است، لازم است که مباحث برده‌داری نو در فقه مطرح شود و روح آن در سرتاسر فقه جریان یابد. و این نقطه‌ی کلیدی اسلام است که می‌تواند تمام جهانیان را از طریق آن به دین اسلام دعوت کرد؛ البته لازم است که همانند صدر اسلام، این استثمار نوین، و برده‌داری نوین واضح و آشکار شود و مردم به ستوه آیند و به عبارت دیگر متوجه بردگی‌مان برای نظام سلطه بشویم، تا آن‌گاه پذیرش دینی که به مبارزه با این استثمار آمده است، راحت باشد و فوج فوج بر پیروان این دین افزوده شود.

3 1 رای
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امید فشندی
2 سال قبل

همینطوره
اساسا ذهن فقی با تمام شرح و بسطش، نمیدانم چرا از درک یک سطحی از پیچیدگی به بالا دیگر ناتوان است.