حق خواهی و آزاداندیشی از نوامیس تکوین عالم برای رسیدن به حقایق در این عالم هستند
نظام تکوین عالم و نظام حق و حقیت وقتی در عالم باید و نبایدها ترجمه شود نتیجه اش میشود شریعت اسلام …
دین مبین اسلام مبتنی بر تکوین و نظام حق و حقیت برای کشف حقیقت توصیه هایی میکند و خبر از تنها راههای واقعی برای کشف واقعیات عالم میدهد.
مثلا در دین اسلام توصیه به عمل به دانسته ها میشود و از آسیبِ علمی که با عمل همراه نشود و به عمل منتج نشود به خداوند پناه برده میشود….
بزرگانی که سری در راهها داشته اند هم فرموده اند برای کشف حقایق به آنچه میدانید عمل کنید تا عالم حقیقت برایتان راه باز کند…
این یک نمونه از راههای کشف گوهر حقیقت است.
برای کشف حقایق راههای دیگری هم در نظام تکوین عالم گنجانده شده و آن اندیشیدن است…
البته نه هر اندیشیدنی…
اندیشیدن در چهارچوبهای مشخص و با لوازم روحی خاص…
مثلا اندیشیدن در چهارچوب برهانی عقلایی که در شاکله ی فطری و وجودی عموم انسانها وجود دارد و حداقل حدّ مورد نیازش در عموم انسان ها فعلیت دارد.
اما این اندیشیدن مادامیکه قرین تسلیم حق بودن و حق خواهی نباشد مسیر رسیدن به واقع و حق نخواهد بود. و اندیشه ها باندازه ای که تسلیم حق و تشنه ی رسیدن به حق هستند واصل به حق خواهند بود.
اگر کعبه ی اندیشه حق باشد فیض وجود حق را درخواهد یافت و اگر کعبه ی اندیشه اثبات خود و منیّت باشد در مسیر دریافت فیض حق نیست که بخواهد چیزی از حق و فهم حق در کاسه ی گدایی اش بیفتد…