نسبت حق با خاستگاه اندیشه!
بسم الله الرحمن الرحیم
نسبت حق با خاستگاه اندیشه
یکی از مهم ترین مسائل در آزاداندیشی تلقی های یکسان از پدیده ای مفهومی مورد گفت گوی طرفین است. اگر طرفین معنایی متفاوت از مفاهیم مورد استفاده در گفت گو را داشته باشند به نتیجه ای واحد نمی رسند واساسا امکان گفت گو وجود ندارد. محسن رنانی در مقاله سقوط نکاتی را متذکر شده که از طرفی در صحنه عمل می توان برای آن شاهد مثال هایی آورد و از طرفی دیگر می توان در مثال های او خدشه کرد و مثالهای مقابله با آن را متذکر شد و تمام آنچه که ادعا می کند را نپذیرفت.
اساساً ایشان پیش فرض هایی دارند که با پیش فرضهای ما متفاوت است. ایشان ملاک اصلی تحول را توسعه می دانند وبرای ایشان مسیررسیدن به توسعه فرقی میان حرکت ذیل پرچم و حکومت الله و طاغوت وجود ندارد و می گوید اگر حکومت پهلوی هم نسبت به دغدغه مردم کمی نرمی به خرج می داد و مقداری تحول را می پذیرفت الان وضعیت ایران از لحاظ توسعه بهتراز وضعیت فعلی بود. اساسا ما بدنبال توسعه به این معنا نیستیم بلکه دنبال پیشرفت هم جانبه هستیم. لذا بحث با ایشان را باید از نقطه ای دیگر شروع کرد. تا نتیجه ای بهتر رسید.
توسعه یا پیشرفت؟