تفاوت باور با اراده

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_2
#جلسه_102

🔹 بخش 1️⃣ دوگانه باور و عمل! (تفاوت باور با اراده)
از آنجا که به نظر دوگانه ای که آقا با عنوان اندیشه و عمل و ذهن و واقعیت مطرح کرده است بیشتر اشاره به بحث دوگانه باور و عمل دارد و اینکه توحید یعنی بین باور و عمل تو هماهنگی وجود داشته باشد؛ به نظر این بحث را سوق دادن به سمت اینکه هر فعلی توسط انسان چون انسان فاعل ارادی است پس اراده ای پشت آن است و نمی توان فعل بدون اراده داشته باشیم؛غلط است.
اراده را مخصوصا اگر اینقدر وسیع در نظر بگیریم در واقع حاصل جمعبندی باورها و موانع نفسانی و شیطانی اجرای این باورها، بعلاوه میزان شدت باور فرد است؛ یعنی همه این ها با هم کنش و واکنش می کنند و برآیند آن ها در یک نقطه ای می شود اراده کردن یا نکردن انسان؛ به همین دلیل انسانی که به علت ضعف باور (با وجود باور داشتن) تحت تاثیر وسوسه نفس اماره و شیطان قرار گرفتن، عملی خلاف باور خودش مرتکب می شود، در نهایت با اراده خودش انجام می دهد و این اراده این دوگانه ای که آقا می گوید را خراب نمی کند. گاهی همان لحظه که دارد با اراده خودش این عمل خلاف باورش را مرتکب می شود هم دارد خودش را سرزنش می کند! گاهی همان لحظه و گاهی چند گام بعد از آن عمل خلاف باور دست بر می دارد (توبه)
اساسا اگر عمل خلاف باور ممکن نباشد مجبوریم سر از یکی از این دو امر در بیاوری یا می گوییم برو باورش را تغییر بده دیگر تمام اعمالش درست می شود و به عصمت می رسد؛ (که این به وضوح ساده انگارانه است) یا می گوییم اگر کسی اولین گناه را انجام داد باورش مخدوش می شود و معلوم است که باور نداشته است (این هم به وضوح باطل است، این همه انسان مسلمان دارای یک سری گناهان!)
اگر این دومی را بخواهیم سفت و محکم بهش پایبند باشیم باید بگوییم که به جز انسان معصوم همه انسان ها مشرک هستند!

🔹 بخش 2️⃣: فطرت توحیدی انسان عامل انجام اعمال صالح از کافر!
به وضوح مشاهده می کنیم که انسان های کافر و ضعیف الایمان اعمال صالحی را مرتکب می شوند و واقعا هم قصدشان دوشیدن انسان ها و سوء استفاده از آن کار خیرشان نیست (بله مواردی اینچنین هم داریم که قصدشان سوء استفاده باشد) اگر بگوییم که دوگانه باور و عمل ممکن نیست، یا باید بگوییم که محال است از انسان کافر عمل صالحی صادر شود (که این اگر نیت را هم جزو عمل بگیریم شاید صحیح باشد ولی داریم یک نگاه ساده تر می کنیم، مثلا انسان کافری واقعا جان کسی را به نیت انسان دوستی نجات می دهد یا کمک مالی و غذایی و عاطفی به او می دهد.) یا باید این عمل صالح را از او قبول کنیم، که در این صورت این دوگانه باز ایجاد شده است. [اینکه سرانجام این عمل نزد خداوند چگونه است بسته به جاهل قاصر یا مقصر بودن او دارد و …]

🔹 بخش 3️⃣: رد مشکل ناساگاری تیتر و ذیل متن آقا
اینکه در عنوان متن گفته زندگی و هستی و در متن فقط زندگی را آورده نشان دهنده این است که ایشان از زندگی و هستی یک چیز را اراده کرده نه دو چیز را؛ بعد این زندگی است که دارای دو ساحت باور و عمل است که توحید می خواهد این ها را به وحدت برساند و از دوگانگی بیاندازد.
اینکه زندگی دوم را به معنای عامی بگیریم که شامل زندگی و هستی بشود و بعد اندیشه و ذهن را معادل هستی و عمل و واقعیت را معادل زندگی بگیریم خیلی خلاف ظاهر است!
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها