رابطه آزاداندیشی و عدالت‌خواهی

«عدالت‌خواهی» یکی از گفتمان‌های مورد حمایت رهبر انقلاب است؛ اگر نگوییم منشا این گفتمان ایشان است حداقل روشن است که این گفتمان مورد حمایت ایشان بوده است؛ و ایشان آنقدر در این گفتمان دمیدند که جریان اجتماعی شکل گرفت. و هنگامی که دولت نهم بر روی کار آمدند حضرت آقا فرمودند با شکل‌گیری این گفتمان مطمئن بودم که کار به تشکیل یک دولت عدالت‌خواه خواهد کشید، هرچند زمان آن را نمی‌توانستم تعیین کنم؛ یعنی «گفتمان عدالت‌خواهی» پر برکت می‌دانستند و تا این حد که یک دولت تشکیل بدهد و یک دولت روی کار بیاورد.

از این حیث بررسی رابطه‌ی آزاداندیشی با عدالت‌خواهی اهمیت می‌یابد.

از یک منظر می‌توان اینگونه ارتباط برقرار کرد اگر جوهر‌ی آزاداندیشی «حق‌طلبی» است، هنگامی که آزاداندیشی به یک فرهنگ عمومی جامعه تبدیل شود و با یک جامعه‌ی حق‌طلب مواجهه داشته باشیم، در این جامعه عدالت‌خواهی و پی‌گیری حقوق مردم بسیار سهل‌تر و واقعی‌تر است؛ در این فضا، حقوق مردم راحت‌تر مطالبه می‌شود؛ در غیر این صورت در جامعه‌ای که هنوز فرهنگ آزاداندیشی فراگیر نشده باشد، مطالبه‌گری، با موانع متعددی و اصطکاک‌ بسیاری روبه‌رو است که محقق شدن آن به صورت عمومی بسیار دور است؛ به خصوص با توجه به فرمایشی که حضرت آقا دارند در توصیه به اینکه در عدالت‌خواهی روی مصادیق و مورد‌ها نروید و به دنبال «گفتمان عدالت‌» باشید؛ برای این توصیه ایشان می‌فرمایند که ممکن است خطا بکنیم و از طرف دیگر اینکه در مسئله‌ی عدالت‌، با قانون‌شکنان قانون‌دان مواجه هستیم؛ لذا توصیه به گفتمان عدالت می‌کنند و آن را دارای اقتدار می‌دانند.

 

و حتی شاید بتوان «وجوب» مقدمیّت آزاداندیشی بر عدالت‌خواهی را تقریر کرد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها