الهام از مقایسه ی بین نظریه پرداز و دانشمند در فهم تفاوت اندیشه و علم
برای فهم دقیقتر تفاوت اندیشه و علم خوب است نیم نگاهی به فهمی که از تفاوت یک نظریه پرداز با یک دانشمند داریم داشته باشیم و از این تفاوت الهام بگیریم.
یک نظریه پرداز اگرچه از علومی مختلف در آن شاخه ی خاصی که نظریه پردازی میکند تغذیه کرده است اما تغذیه اش هرگز محدود به آن حیطه ی علمی خاص نبوده است بلکه تغذیه از علوم گسترده و ذو ابعاد توانسته در او قدرت تولید و خلق یک نظریه را پشتیبانی کند.
پای یک نظریه پرداز و متفکر هرگز مثل یک دانشمند و پژوهشگر در گِل هایی از جنس دیسیپلین علمی و ساختار مقاله ای و استدلال و استقراهای خاص گیر نمیکند.
نظریه پرداز خارج از همه ی این چهاچوبها و بعضا حتی بر اساس برخی الهامات، براحتی به خود جرأت و جسارت بالا پریدن میدهد و با این جسارتهای خود به پیشروی های گام بگام و محکم بعدی علمی و پژوهش های اهل علم جهت میدهد.
و علومی هم که در نهایت رهاورد این حرکت خواهد بود مقدمه و زیربنای اندیشه ورزی ها و نظریه پردازی های نظریه پردازان بعدی میشود.
بر اساس این مقایسه، اندیشه یک هویت انسانی سیال دارد و علم یک هویت در بند کشیده شده و کند.
وقتی علم از هویت ذهنی خارج میشود و خود را به عالم انسانی و روح و حیات بالاتر نزدیک میکند هویت اندیشه ای پیدا میکند.
دیگر اینکه اگر بخواهیم در یک انسان یک هویت اندیشه ای بار بگذاریم علاوه بر تغذیه از مواد اولیه ای همچون علوم مختلف، یک نحوه جسارت و قدرت خاص هم بایستی در او پدید بیاوریم.
جسارت اندیشیدن خودش یک پیش نیاز مهم برای این مسیر است که در نظام تربیتی استعدادکُش فعلی باید تقریبا دورش را خط کشید.