امکان #احراز_حجیت_زا از نظر امام زمان (عج) در دوران غیبت
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_33
#جلسه_127
💠 امکان #احراز_حجیت_زا از نظر امام زمان (عج) در دوران غیبت
🔹 یک مسئله در بحث ولایت فقیه این است که اگر من به نظر خود امام زمان عج در یک مسئله ای رسیدم و یقین کردم که نظر امام زمان این است ولی نظر ولی فقیه خلاف آن بود، تکلیف من چیست؟
🔺 مگر شما نمی گویید قطع حجیت ذاتی دارد و حجیت قطع را نمی شود از آن گرفت اینجا هم من به قطع رسیدم که نظر امام زمان این است و معلوم است که نظر امام زمان بر نظر ولی فقیه اولویت پیدا می کند. مخصوصا اگر مسئله مربوط به امور خطیره ای باشد که سرنوشت انسان های زیادی را تحت تأثیر قرار می دهد.
🔹 اینجا باید بررسی کنیم که آیا اساسا امکان اینکه ما در دوران غیبت به نظر امام زمان عج برسیم و آن رسیدن هم حجیت شرعی داشته باشد وجود دارد؟
🔺 غیبت اساسا محرومیت جامعه انسانی از حضور انسان کامل بوده است به دلیل اینکه قدر حضور او دانسته نشده و فلسفه آن هم این است که جهان و اتفاقات آن به سمتی برود که زمینه پذیرش امام معصوم فراهم شود تا حضرت تشریف بیاورند و زمام کار را بر عهده بگیرند.
🔺 پس وقتی که چنین مصلحت بزرگی فوت شده است، یعنی در این حالت هیچ ابایی وجود ندارد که یک اتفاقی بیفتد که جمع کثیری از انسان ها به ضلالت بروند، چون این ناشی از عمل انسان ها بوده است و خود جامعه انسانی خود را از درک حضور و محضر امام معصوم محروم کرده است.
🔺 لذا اینکه حضرت در خیلی از امور خطیره ورود نکنند اصلا امر عجیبی نیست. اما اتفاقی که افتاده است از دوران ائمه ای مثل امام صادق ع به بعد به دلیل محدودیتی که برای اهل بیت درست شده و به دلیل اینکه تلاش برای به دست گرفتن حکومت در میان مدت متوقع نبود، حضرات یک سیستمی را طراحی کردند که بتواند فضای هدایت را امتداد بدهد؛ بعد هم نسخه آن ها برای دوره غیبت ولایت فقیه بوده است.
🔺 لذا به صورت پیش فرض این است که قاعده و اصل این است که حاکمیت فقیه را با همه امکان خطاهایی که ممکن است داشته باشد را پذیرفتند و این نسخه را بهترین نسخه برای دوران غیبت خود دانسته اند.
🔺 همچنین توجه شود که ولایت فقیه اساسا یک درجه تنزل است، یعنی وقتی جامعه از نعمت وجود انسان کامل محروم شده است، حالا نزدیک ترین فرد به او را با یک شرایطی او برای زمان محرویت از حضور معصوم پیشنهاد کرده اند.
🔺 پس تا اینجا اصل معلوم شده است و آن چیزی که قاعده است مشخص شد، حالا باید بررسی کنیم که این قاعده در این صورتی که ادعا شده است قابل تخصیص خوردن هست یا خیر؟
🔺 نهایت چیزی که در دوران غیبت می تواند ادعا شود که بتواند امکان حجیت زایی داشته باشد تشرف است، و الا خواب و امثالهم که از حجیت شرعی مخصوصا در امور خطیره اجتماعی آن هم در حالتی که قاعده و اصل در دوران غیبت ولایت فقیه است که حجیت ندارند.
🔺 در بحث تشرف توقیعی از خود حضرت داریم که صریح در نفی است مثل روایت زیر:
➖ يا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ يَقُومُ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم
كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 516
الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 395
🔺 ضمن اینکه اگر تشرف هم اتفاق بیفتد، و حضرت امری در امور اداره حکومت آن هم خلاف نظر ولی فقیه به طرف بکند اولا این خیلی ادعای شاذی است و قطعا ذیل اون کاذب مفتر میره، ثانیا اگر هم حضرت بخواهد چنین کاری بکنند خود ولی فقیه احق ترین افراد به این قضیه است، ثالثا به فرض هم که اتفاق بیفتد باید بحث کنیم که آیا این تشرف می تواند عموم آن قاعده ای که در دوران غیبت داریم را تخصیص بزند (قاعده این بود که اصل این است که در دوران غیبت کار به فقیه واگذار شده است و معصوم به اینکه در این دوران فقیه مصدر کار را در دست داشته باشد و امر اجرای دین را متولی بشود را پذیرفته است بلکه طراحی خودش برای دوران غیبت این بوده است.)
🔺 به نظر می رسد با توجه به روایاتی که ادعای مکاشفه را ادعای کذب می خواند و با توجه به آن قاعده فوقانی این ادعا ها نتواند حجیت آور باشد و نتواند قاعده را تخصیص بزند.
.