معنای یک رکن مشروعیت بودن #مردم_سالاری
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_31
#جلسه_127
💠 معنای یک رکن مشروعیت بودن #مردم_سالاری
🔺 انتصاب الهی مسئله خیلی مهمی است، و تقریبا مغز داستان همین است. اینکه آیا ولایتی که مطلقا حق خداوند است، آیا خود خداوند به صورت تشریعی شخص یا اشخاصی را به این مقام نصب کرده است یا نه. درست است که در یادداشت قبل توضیحاتی برای #ولایت_مردم دادیم ولی در نهایت اولا آن یک ایده اولیه بود و ثانیا به فرض صحت یک بحث هستی شناسانه است نه یک بحثی در لایه شریعت، و از آنجا که ما در لایه تشریع مشغول اجرای دین هستیم، با وجود اهمیت خواست و اراده #امت_قیام_کرده ولی در لایه تشریع این خواست و اراده مردمی خودش را به شکل شریعت نمی تواند بروز بدهد، بگذریم که حتی برخی انبیاء هم اینطور نبودند که در لایه تشریع ورود کرده باشند یعنی ورود در لایه تشریع واقعا نصب الهی می خواهد و اگر این نصب نباشد فضای قانون گذاری به هم می ریزد و به راحتی به سکولاریسم کشیده می شویم.
🔺 به عبارت روشن در فضای قانون گذاری انتساب قانون به خداوند خیلی مهم است. لذا اگر کسی می خواهد #ولایت_تشریعی داشته باشد حتما باید نصب الهی داشته باشد.
🔺 و اگر کسی نصب الهی داشت کار تمام است، یعنی او #ولی_الهی هست چه مردم بپذیرند و چه نپذیرند، و پذیرش و عدم پذیرش مردم هیچ تأثیری در ولی الهی بودن او ندارد. اما از آنجا که این ولی الهی اولا بدون قبول از طرف مردم روی زمین و در عمل نمی تواند این حق خود را اعمال کند، و ثانیا به فرضی هم که بتواند #حق_اعمال_ولایت بدون خواست و اراده و مقبولیت مردمی را ندارد، لذا اگر بدون خواست و اراده و مقبولیت مردمی حکومت تشکیل دهد (حالا از هر راهی) این حکومت مشروع نیست.
🔺 به عبارت روشن تر با وجود اینکه او نصب الهی را دارد ولی از طرف همان الله اجازه این را ندارد که خود را بر مردم تحمیل کند و بدون خواست و اراده مردمی بر گرده آن ها سوار شود. زیرا هدف نهایی و غایی هدایت خود این مردم است و هدایت یک پدیده اختیاری است و باید مردم اراده کنند و قیام کنند تا بتوان مبتنی بر این قیام آن ها ولی الهی #هدایت_تشریعی آن ها را به دست بگیرد، اما اگر این #قیام_لله منتفی باشد هدایت گری ولی الهی به عنوان حاکم جامعه نیز منتفی است.
🔺 لذا در یک جمعبندی معنای اینکه مردم نیز یک پایه از مشروعیت هستند، اولا به هیچ وجه نمی تواند این باشد که یک پایه ای در عرض مشروعیت الهی و ثانیا به این معنا است که اگر خواست مردم نباشد تشکیل حکومت توسط فقیه مشروع نخواهد بود و اینکه می گوییم حکومت بدون خواست و اراده و مقبولیت مردمی مشروع نیست به این معنا است.
حضرت امام خمینی ره:
«ما بنای این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد، ما هم از آنها تبعیت میکنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم. ()»(صحیفه امام، ج11، ص34)