آیا عنوان #کارآمدی به عنوان معیار ارزیابی ادعای توحید برای این بخش از نوشته مناسب است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_73
#جلسه_168

💠 آیا عنوان #کارآمدی به عنوان معیار ارزیابی ادعای توحید برای این بخش از نوشته مناسب است؟

🔺 در بخشی از مقاله #روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا که با عبارات زیر شروع می شود، ادعا شده است که ایشان می خواهند #معیار_کارآمدی را به عنوان یک معیاری برای سنجش ادعای توحید قرار بدهند:
🏷 در روزگار طلوع اسلام در مکه (کانون بت‌پرستى و عاصمۀ بت‌هاى نامدار عرب) نیز آئین حنیفِ ابراهیم طرفدارانى داشت، لیکن چون در اندیشۀ آنان، توحید فراتر از ذهن و دل و حداکثر فراتر از منش و عمل انفرادى، قلمروى نداشت، وجود آنان کمترین تاثیرى در فضاى فکرى و اجتماعى نمى‌نهاد و در آن بی‌راهۀ جاهلى، حضور آنان مطلقاً احساس نمیشد و آب از آب آن زندگىِ تاسف‌انگیز تکان نمى‌خورد. همه بر یک آبشخور گرد مى‌آمدند و این به‌اصطلاح موحدان، نیز بدون چندان دغدغۀ خاطرى با دیگران در یک چراگاه مى‌چریدند و چون آنان و با همان شیوه‌ها و سنت‌ها، بدنامىِ حیات را می‌گذرانیدند. خاصیت این نگرش و برداشت ذهنى از توحید، همین بى‌خاصیتى و نداشتن نقش فعال است در زندگى و به‌ویژه در زندگى اجتماعى. (الی آخر)
🔺 به نظر می رسد که مؤلف در ادامه آن بحث #جوانب_گوناگون_محتوای_توحید بعد از اینکه توحید را هم از دیدگاه یک جهان بینی عمومی و هم از دیدگاه مطالعه و قضاوت درباره انسان و هم از دیدگاه خط مشی اجتماعی بررسی کرده اند؛ یک جمعبندی دارند می کنند که ابتدای آن این است که حالا که اینطورا ست پس ببینید که توحید اسلام یک نظریه ذهنی نیست بلکه هم جهان بینی می دهد و هم ایدئولوژی (دکترین) حالا هم در ادامه همین جمعبندی می گویند توحیدی که اینچنین باشد یک دعوت انقلابی است و یک دعوتی است برای سامان و قواره ویژه ای دادن به زندگی؛ و نفی وضع موجود و اثبات وضع دیگری بود و لذا است که موافقان آن مشتاقانه و سر از پا نشناخته به آن رو آوردند و مخالفان آن نیز سراسیمه و وحشیانه چنگ و دندان نشان دادند؛ لذا است که باید این #مبارزه_خیز بودن توحید به عنوان معیاری برای سنجش #درستی_و_نادرستی توحید لحاظ شود؛ درستی و نادرستی هم یک ادبیاتی است در فضای صحت نه در فضای کارآمدی.
🔺 لذا به نظر می رسد که شاید گره زدن این بحث ایشان به سه گانه (صحت – سازواری – کارآمدی) که در بحث تئوری های صدق در معرفت شناسی مطرح است چندن موجه نباشد؛ بلکه ایشان اصلا ناظر به بحث کارآمدی نیستند، اگر هم بخواهیم ربط بدهیم باید بگوییم ایشان سنجه درستی و نادرستی یعنی صحت توحید را این می دانند که توحید یک بحث ذهنی و بی اثر نباشد بلکه توحید یک دعوت انقلابی است که به سرعت مبارزه را رقم می زند؛ توحیدی که #مبارزه_خیز نباشد اصلا توحید نیست، یعنی اصلا صحیح نیست که به آن بگوییم توحید؛ یعنی آن گزاره ای که به عنوان توحید مطرح می شود و دعوتی انقلابی نباشد گزاره صحیحی نیست.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها