اراده_ملی روح نظریه سعادت
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_118
#جلسه_204
💠 #اراده_ملی روح نظریه سعادت
☑️ #معرف_یادداشت: در ادامه بحث #امتداد_امروزین_توحید که دو گفتمان #هویت و #پیشرفت به عنوان امتداهای امروزین توحید مطرح شد، بحث #گفتمان_منتخب برای وضعیت امروز انقلاب مطرح شد و در اینجا مطرح شد که این گفتمان منتخب در واقع نقشی پوششی برای یک #اقدام_راهبردی را بازی می کند که آن اقدام راهبردی در واقع #ایده_اصلاحی_مادر یک رهبر اجتماعی است؛ #شکل_گیری_اراده_ملی به عنوان #اقدام_راهبردی منتخب مطرح شد، و کلیدواژه هایی همانند، پیشرفت، نظریه سعادت، اهداف غایی به این صورت بیان شد که «اراده ملی اگر با ادبیات اندیشه ای، نظری و پایه گفته شود می شو نظریه سعادت و اگر با ادبیات راهبردی گفته شود می شود پیشرفت» در این یادداشت تلاش می کنم،نسبت بخشی اول این بیان که نسبت اراده ملی با نظریه سعادت هست را تبیین کنم.
🔺 در نظام اندیشه و عمل اهداف غایی و غایات نقش بسیار مهمی بر عهده دارند، این غایات هستند که هم اصل حرکت داری را معنا می کنند و هم چگونگی حرکت را؛ و هم حرکت بناست که در نهایت این غایات را متحقق کند؛ لذا فلاسفه ما گفته اند «علت غایی هم علتِ علیتِ علتِ فاعلی به حساب میآید و به این معنا مقدم بر فعل است؛ و هم معلولِ معلولِ فاعل به حساب میآید و به این معنا متأخر از فعل است»
(اخذ شده از مقاله هدف آفرینش، قباد محمدی شیخی) ()[نقل شده از الشواهد الربوبیة، صدرالمتألهین، ص 114 115]
🔺لذا در یک حرکت اسلامی آن چیزی که اصل است و مهم است، اهداف و غایات اسلامی است؛ اگر این غایات یک نظام پیدا کنند و ما به یک نظام غایات برسیم در واقع #نظریه_سعادت ما متولد شده است؛
🔺نظریه سعادت اسلام ناب، با وجود اینکه توحید بنیان است، انسان محور نیز می باشد؛ به این معنا که نظام آفرینش بر محور انسان می چرخد و به صورتی که در تسخیر انسان باشد که انسان به بهترین نحو از آن ها استفاده کند، ساخته شده است؛ لذا نظریه سعادت اسلام ناب بر مبنای اساسی #کرامت_انسان و #محوریت_انسان بنا شده است. (برداشتی آزاد از سخنرانی ۱۳۷۹/۰۹/۱۲ رهبری در دیدار کارگزاران نظام)
)🔺 از آنجا که وجهی که باعث بهره مندی تسخیری انسان از عالم می شود، صاحب اراده بودن و اعمال اراده توسط اوست؛ پس معنای انسان محوری در نظریه سعادت اسلام ناب، این خواهد شد که انسان هر چه اراده کند و فرصت اعمال آن اراده ها را داشته باشد، در جهت رسیدن به سعادت گام های بیشتری را برداشته است. البته روشن است که وقتی داریم از نظریه سعادت در اسلام صحبت می کنیم، توحید بنیان بودن آن محفوظ است و غایت همه اراده ها و اعمال اراده های انسان رسیدن به قرب الهی و عبودیت حضرت حق است.
🔺 پس آن چیزی که #روح_نظریه_سعادت اسلام ناب است، مفهومی به نام اراده فراگیر انسانی است که از آن به #اراده_ملی نیز یاد می کنند؛ روح به این معنا که از نخستین گامی که می خواهیم برداریم حاضر است و اصل حرکت داری را معنا می کند و در تمام گام هایی که در طی مسیر رسیدن به سعادت نیز بر می داریم، هم به تمام گام ها معنا می دهد و هم سوخت بار حرکت در تمام گام ها خواهد بود؛ و هم بخش مهمی از نظام غایات که بناست در نهایت حرکت به آنجا منتهی شود را تشکیل می دهد.