خودبرتر انگاری و نژاد پرستی، آغاز و انجام مستکبرین
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#استکبار_و_نژادپرستی
#علی_اکبرنژاد
#جلسه_227
#یادداشت_44
🔰خودبرتر انگاری و نژاد پرستی، آغاز و انجام مستکبرین‼️
(بخش اول)
🔸شاید با اندک تتبعی در آیات قرآن دلالات فروانی را بیابیم مبنی بر یکی از مهمترین ریشههای اصلی استکبار، یعنی عنصر #نژادپرستی.
🔸و گویی اولین منادی نژادپرستی و علمدار خود برتربینی هم شخص ابلیس است:
📌قالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ* قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ
(سوره ص / ۷۵ و ۷۶)
📌قالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّـٰجِدِينَ* قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ
(حجر / ۳۲ و ۳۳)
📌قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُكَۖ قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ
(اعراف / ۱۲)
🔸تا جایی که این روحیه به پیروانش نیز سرایت کرده و به آنها اجازه دهد که اینگونه سخن بگویند:
📌إلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمًا عَالِينَ * فَقَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لِبَشَرَيۡنِ مِثۡلِنَا وَقَوۡمُهُمَا لَنَا عَٰبِدُونَ
(مومنون / ۴۶ و ۴۷)
🔸نژادپرستی پدیده جالب و قابل تأملی است.
واقعا چه میشود که ملاک برتری و رجحان، دائر مدار یک امر قهری و خارج از حد اختیار قرار میگیرد؟ یعنی پیوند خونی با یک نژاد و قومیتی خاص!
گویی در دایره خلقت، همخوانی متغیرهای کروموزومی با ژنهایی خاص، فراوردههایی را به دنبال دارد که چون برخوردار از برجستگیهای آن #ژن_خوب است، پس بیردخور، مناط سعادت و کمال انسانی را اکتساب نموده و مستحق دریافت بهترین جوایز، امکانات و امتیازات خواهد شد!
🔸فلذا حق حیات
حق انتخاب
حق برخورداری
حق دسترسی
حق تأثیرگذاری
حق قانونگذاری
حق تصمیمگیری
حق حکمرانی
و…
همگی مختص به تیره و طایفهی خاص باید گردد.
🔸جالب است که این پدیده در عین حال که در منطق عقلایی همواره از آن بعنوان عنصری زشت و مذموم یاد میشود (کما اینکه در مناظرات ریاست جمهوری آمریکا نیز یکی از موارد اتهام به رقیب به شمار میرفت)، اما به صورت پاردایمی پشتوانه، یا اقلا سرمنشاء و مبدأ در تصمیمگیری و سیاستورزی غرب مستکبر قرار گرفته است.
🔸هرچند در دوران کنونی پارادایم مدرنیته بر دیگر انگارههای هویتی ملی یا مذهبی سایه انداخته است، به طوریکه بازتعریف شخصیتی مدرن برای جوامع، بسترساز ورود در عرصه جهانیشدن تلقی شود…
(تا جایی که در برهههایی از زمان حتی هویتهای دینی -مانند رویکردهای تکفیری در بستر جریانات اسلامی- یا هویتهای ملی -مانند جریانات جدایی طلبانه داخل کشور- در خدمت استراتژی غرب مدرن قرار گرفته و به اسم استقلال طلبی، با نظام اسلامی به ستیزه برخاسته و در عین حال روزبروز بیشتر در باتلاق لیبرالیسم مستغرق و برای عناصر هویتبخش خویش چالش بیآفرینند)
… اما با نیمنگاهی به تاریخ تمدن غرب این گمان تقویت میشود که غرب کنونی در آغاز تکوّن، هرچند به واسطه انحرافی از تعلیمات انبیا در ساحت اندیشه و عمل در ورطهی ستیزه با جریان حق افتاد، اما عنصر قوامبخش و مشروعیتزا برای توسعه ارضی و نهادینهسازی نظام مطلوب خویش، ادعای #برتری_نژادی بود.
🔸نسلکشی بیرحمانه بومیان آمریکا، برقراری سالها نظام بردهداری و استعمار مردم سیاه آفریقا، سالها استثمار کثیف کشور هند، سهمخواهی بیمنطق از ظرفیتهای معدنی کشورهای مسلمان غرب آسیا، منطق احمقانه صهیونیستی در سهمخواهی از بیتالمقدس و… مویدهای مهمی بر این مطلب هستند.
🔸به نظر میرسد اندیشه #داروینیسم و مفاهیم کلان و راهبردیای که ذیل آن خلق میشود، پشتیبانی راسخی از این رویکرد نموده و در مقام پاسخگویی برای این حد از سبعیت در طراحیهای راهبردی تمدن غرب برآمده باشد.