حرف نو بودن فطرت
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#درگيري_شعار_توحيد_با_استكبار
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_142
#جلسه_227
💠 حرف نو بودن فطرت
☑️ #معرف_يادداشت: در بحث استکبار و ذیل آیه وَ إِذٰا تُتْليٰ عَلَيهِ آيٰاتُنٰا وَلّٰي مُسْتَكبِراً كأَنْ لَمْ يسْمَعْهٰا كأَنَّ فِي أُذُنَيهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذٰابٍ أَلِيمٍ ﴿لقمان،7﴾
که #علوم_انسانی_غربی را به عنوان علومی مستضعف پرور که غریزه انسان در آن محوریت دارد مطرح شد؛ بحث #حرف_نو بودن فطرت مطرح گردید، در این یادداشت کمی این بیان استاد را تفصیل می دهم.
🔺دلیل اصلی سخن نو بودن سخنانی که از فطرت انسانی بر می خیزد این است، انسان فطرت دارد! فطرت یک امر واقعی در انسان است و انسان بر یک خمیره الهی سرشته شده است؛ هم گرایش های الهی و فهم های الهی؛ در کنار این فطرت الهی، که قرآن آن را خود دین می داند؛
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اَللّٰهِ اَلَّتِي فَطَرَ اَلنّٰاسَ عَلَيْهٰا لاٰ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اَللّٰهِ ذٰلِكَ اَلدِّينُ اَلْقَيِّمُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ اَلنّٰاسِ لاٰ يَعْلَمُونَ ﴿الروم، 30﴾
انسان به دلیل اینکه به اسفل سافلین فرستاده شده است، حقیقتی متناسب با این جایگاه عالم نیز پیدا کرده است؛
لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿التين، 4﴾ / ثُمَّ رَدَدْنٰاهُ أَسْفَلَ سٰافِلِينَ ﴿التين، 5﴾
این هویت اسفل السافلینی انسان همان نفس اماره اوست، همان چیزی است که غرائز را مدیریت می کند و غرائز از آن می جوشند؛
🔺 این مختصات باعث شده است که انسان دارای آن فطرت الهی دائماً دچار غفلت از فطرت خود شود؛ یا به عبارتی فطرت او را غشاوه ها و غبارها بگیرد؛ و لذا کاری که انبیاء می کنند، این است که می آیند به کمک یک رسول درونی که برای مدد به این فطرت الهی درون انسان قرار گرفته؛ یعنی عقل؛ غبار را از این فطرت الهی او بزدایند و او را به اصل خود برگردانند؛ لذا امیرالمومنین علیه السلام مأموریت انبیاء الهی نسبت به انسان را همین وفادار کردن آن ها به #میثاق_نامه_فطرت و اثاره دفائن عقول آنها می داند؛
وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول / نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 43
🔺 هر سخنی که انسان را به آن اصالت های فطری خود، بعد از دچار شدن به غبار و غشاوه و تاریکی های ناشی از فعالیت نفس اماره، برگرداند؛ سخنی نو برای او خواهد بود. لذا انقلاب اسلامی یک سخن نو است، سخنی که در این #ظلمات_آخرالزمان و این همه گیره #تمدن_شیطانی دو مرتبه انسان را به رجوع به فطرت دعوت می کند.
🔺 مکتب امام سخن نو است به این دلیل که بشری که گرفتار شیطان شده است و به بی راهه رفته است را می خواهد از این بی راهه برگرداند. که این سخن نو مکتب امام را هم خود امام و هم آقا عبارت می دانند از توحید! راجع به بیانات رهبری در (۱۳۸۲/۰۷/۲۲) و سخنان امام در (شرح حديث جنود عقل و جهل، ص89)