تناقض رفتاري كساني كه شناخت را منكر هستند!
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_162
#جلسه_258
💠 تناقض رفتاري كساني كه شناخت را منكر هستند!
🔹 #معرف_یادداشت: در ابتداي كتاب مشخصات اسلام، شهيد مطهري به بحث شناخت و اولين مطلب ذيل آن امكان شناخت است؛ ذيل اين بحث مباحثه اي شكل گرفت و سؤالي مطرح شد كه غرب واقعاً قائل به امكان شناخت نيست؟ اين چيزي است كه رفتارهاي او خلاف اين است! در اين يادداشت به اين بحث مي پردازيم.
🔺 مرحوم علامه طباطبايي در كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم در مقاله دوم كه به بحث (رئاليسم و ايده آليسم) مي پردازند، تقريباً اكثر شبهات شكاكان را به اين شكل مي دهد كه رفتارهاي خود شما خلاف اين چيزي است كه مي گوييد؛ اين نحوه تناقض رفتار با نظر در زمان يونان باستان نيز نقل شده است، نقل شده كه گرگياس كه سر دسته مشككان بود، در گودالي افتاده بود، شاگردش از آنجا رد مي شد، فرياد كمك خواهي او را شنيد آمد نگاهي به او انداخت و رفت، فردا استاد را كه شخص ديگري نجاتش داده بود از او پرسيد چرا ديروز من را نجات ندادي؟! گفت شك كردم كه شما باشيد، يا اصلا گودالي باشد!!
🔺 بايد به شكاك گفت كه تو كه به اين نقطه رسيدي اصلا چرا حرف مي زني؟ چرا به جاي اينكه راه بروي نمي خوابي؟ اصلا چرا ناراحتي چرا نارآرامي؟ شكاك بايد خلاص ترين آدم باشد، چرا خود كشي مي كند؟ اصلا چرا راه و چاه برايش مهم است؟! معلوم است كه تو يك قضاوت دروني داري كه خلاف اين باور توست! واقعيت اين است كه شكاك هيچ وقت نمي تواند اين تناقص دروني را حل كند؛ كل زندگي اش يك طرف است و زبانش طرف ديگري!
🔺 يادم هست در مباحث اصول فلسفه و روش رئاليسم استاد فلاح بحثي را مطرح مي فرمودند كه ريشه اين گرفتاري يك بحث سرالقدري است؛ يعني اين ها كارهايي كردند كه نتيجه اين كارها گرفتار شدن در چنين ورطه هلاكتي است. غرب وارد يك پارادايم پرگماتيسم شد و در اين پارادايم انسان مسخ شده است و واقعيت هيچ ارزشي براي او ندارد، و اين ناشي از اعمال خودشان است در وحشي گري هايي كه انجام دادند.
🔺 هر كاري هم بكنيم، رفتار كسي كه قائل به شكاكيت است با نظر او متفاوت خواهد بود؛ چون سازگار ترين عمل با شكاكيت اين است كه به بي عملي كشيده شود چون هر عملي دليلي مي خواهد؛ يا لا اقل همه عمل ها براي او علي السويه باشد! اما واقعيت رفتاري غرب شكاك خلاف اين است، اتفاقاً يكي از جدي ترين تمدن ها در پيگيري اهداف و آرمان هايش بوده است، گاهي يك دانشمندش براي كشف يك مسئله علمي ماه ها و بلكه سال ها تلاش مي كند، يك جانور شناس چند سال عمر خود را در بررسي يك پرنده كوچك مي گذارد، يك سياستمدارش به فكر كار براي چند نسل آينده است و همه چيز را مي خواهد ذيل سلطه خود نگه دارد و …!
🔺 ان شاء الله اگر توفيق بود در يادداشت ديگري با عنوان (اين همه جديت غرب شكاك از كجا مي آيد؟!) به اين بحث خواهم پرداخت.