اقتصاد مردمي و رفع انحصار
#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_171
#جلسه_267
💠 اقتصاد مردمي و رفع انحصار
🔺يكي از مؤلفه هاي مهم در تعريف اقتصاد مقاومتي مردم بنيان بودن آن است، سؤال اين است كه معناي اين مردم بنيان بودن چيست؟ با صرف مردم مردم كردن كه مردمي شدن اقتصاد محقق نخواهد شد، سرمايه داران هميشه يك دستگاه مكنده بسيار بزرگ دارند و سرمايه ها را از كف جامعه جمع مي كنند، شما اگر براي مردمي كردن اقتصاد سرمايه ها را بين مردم تقسيم كنيد، سرمايه داران و ثروتمندان جامعه به راحتي اين سرمايه هاي پخش شده را مي مكند و دوباره همه را تجميع مي كنند، و بر انبان خود مي افزاند.
🔺اما الگوي مردمي كردن اقتصاد به نحوي كه باز با مردم مردم كردن به نام مردم و به كام سرمايه داران نشود چيست؟ حقيقتش اين است كه روي زمين شايد هنوز الگوي موفقي وجود نداشته باشد، اقتصاد ما كه با غلظت دولتي بودن در اوايل انقلاب شروع كرد، كم كم كه فضا براي خصوصي سازي باز شد، باز اتفاقي كه روي زمين افتاد اين بود كه يا سرمايه داران آمدند و ثروت هاي دولتي كه در واقع ثروت تمام مردم بود را به ثمن بخش خريدند و در واقع بالا كشيدند يا مثلا در جايي كه يك امر اقتصادي كه در اختيار دولت بوده به مردم واگذار شده مثلا سهام آن به مردم داده شده است، باز هم آن بنگاه اقتصادي توسط يك هيئت مديره اي كه مردم توان نظارت بر آنان را ندارند (مخصوصاً اينكه با شكستن سرمايه هر فرد سرمايه اندكي در آن بنگاه اقتصادي دارد) و همين فضا باعث شده است كه اين هيئت مديره با ترازنامه مالي سازي و ظاهرسازي سرمايه مردم را بچاپند و عملاً با تأسيس شركت هايي كه مال خود و اطرافيانشان است، هم ورودي هاي آن بنگاه و هم خروجي هاي آن را به نفع خود مصادره كنند.
🔺ما بعد از يك مرحله استحكام و استقلال اقتصادي كه در ابتداي انقلاب طي كرديم و به آن نياز هم داشتيم لذا غلظت بالاي دولتي بودن توجيه داشت، بعد از اينكه كم كم ناكارآمدي و رانت و كم بازدهي اقتصاد دولتي خود را نشان داد به سمت خصوصي سازي رفتيم، ولي واقعيت اين است كه باز رانت ها و امتيازهاي انحصاري و همچنين عدم توانايي مردم در خريد بنگاه هاي اقتصادي بزرگ باعث شد كه ثروت هاي دولتي به كام سرمايه داران بشود.
🔺آن چيزي كه باعث شده مسير ورود مردمي به فضاي اقتصاد مسدود باشد، انحصار است؛ حال يا رانت، يا امتياز بهره برداري انحصاري، اگر مي خواهيم زمينه ورود مردم به اقتصاد فراهم شود و الگوهايي خلق شود تا آرام آرام بتوانيم از مردمي بودن اقتصاد تصوير داشته باشيم، بايد انحصارهايي كه مانع كنشگري و حضور نيروي مردمي در عرصه هاي متنوع اقتصادي است شكسته شود.
🔺اصل ايده رفع انحصار براي حضور مردم در اقتصاد مربوط به استاد سيد علي موسوي است؛ در اين يادداشت نتوانستم خوب تبيين كنم؛ ان شاء الله بشود باز اين بحث را با دقت بيشتري تقرير كنم.