خط گفتمانی انتخابات 1400 و خطر افتادن در دام حریف
#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_171
#جلسه_267
💠 خط گفتمانی انتخابات 1400 و خطر افتادن در دام حریف
در تبیین بیانی که مقام معظم رهبری در 1 فروردین 94 داشتند و #دو_نگاه_در_پیشبرد_اقتصاد را تقریر فرمودند، طی یادداشت های گذشته هم بر تبیین خواسته رهبری در این دعوت، هم بر توسعه این دو نگاه به #دوـدیدگاهـدرـادارهـکشور و سپس به دعوا در سطح #دو_اسلام پرداختیم؛ دعوای ما با جریان لیبرال اساساً به دو اسلام که از آن دو نگاه در اداره کشور و از آن به دو نگاه در پیشبرد اقتصاد تولید می شود؛ بر می گردد و این کلان ترین و اساسی ترین کارزار گفتمانی جریان انقلابی با جریان لیبرال است.
اگر می خواهیم فضای انتخابات، تبدیل به فضای گفتمانی شود، باید این دو نگاه را در هر سه سطحش به کارزارهای انتخاباتی بکشنایم؛ باید برای مردم تبیین شود که دو نگاه در پیشبرد اقتصاد، بلکه دو نگاه کلان در اداره کشور وجود دارد که این دو نگاه ناشی از دو اسلام است؛ دعوا اصلی انقلاب اسلامی با جریان لیبرال درون انقلاب در این سطح است، که خود این هم سه سطح اقتصادی، کلان و نگاه به اسلام دارد؛ تا کنون جریان لیبرال از اینکه دعوای اصلی اش تبدیل به ویترینش شود با زرنگی فرار کرده است، و همیشه با اتهام به اینکه اقتصاد درون زا و مقاومتی همان اقتصاد ریاضتی است و نگاه کلان به اداره کشور که می گوید تکیه به توان درون همان افراطی گری و بسته عمل کردن و کاسبی تحریم راه انداختن است، و اسلام مقابل اسلام رحمانی همان اسلام داعش و تروریسم است؛ از اینکه دعوای اصلی را به ویترین مقابله بکشاند فرار کرده است.
حال که جریان لیبرال به خاطر عملکرد ضعیفی که در 8 ساله دولت حسن روحانی داشته است، از همیشه ضعیف تر است؛ و این استعداد و امکان را برای انقلاب فراهم کرده است که یک بار برای همیشه از شر این جریان مرموز که مثل موریانه تمام این سال ها مشغول جویدن ریشه و ساقه و برگ و میوه انقلاب بوده است، خلاص شود؛ به نظر باید راهبرد جبهه انقلاب در انتخابات پیش رو، تکیه بر همین دو نگاه متفاوت در اقتصاد و اداره کشور و اسلام باشد؛ که اگر مردم با بالا بودن این خط گفتمانی، گفتمان انقلاب را انتخاب کنند، معنای بسیار عمیقی در عبور از جریان لیبرالی در کشور خواهد داشت و این خود هم دست دولت بعدی برای انقلابی عمل کردن را باز می کند، هم دست نیروهای انقلاب برای فشار گفتمانی بر دولت بعدی برای انقلابی عمل کردن را باز می کند.
و الا اگر باز در همین پارادایم موجود انتخابات که هیچ کس حتی رهبری جرئت نمی کند مذاکره را نفی کند، بلکه با پیش فرض گرفتن اصل مذاکره، تلاش می کند بگوید بهتر هم می شود مذاکره کرد یا باید در داخل هم کار کرد که در مذاکرات دستمان پر باشد؛ باز هم مردم رأی به جریانی می دهند که صادقانه و مطلقانه معتقد به مذاکره است و طرف مقابل مذاکره را نیز تا عمق وجود باور دارد. وقتی ایده اصلاح وضع موجود همچنان مذاکره باشد، قطعا جریان انقلابی نماد مذاکره نیست و مردم با همه گندهایی که این دولت زده است ادامه آن را بهترین راه حل بر حل مشکلات کشور از طریق مذاکره می دانند.
خطرناک ترین خط محتوایی که در فضاهای مختلف حزب اللهی و در بیان کاندیداهای حزب اللهی وجود دارد، خطی است که سعی می کند بدون نفی مذاکره، سعی کند با در چشم آوردن گندها و خطاهای دولت رأی مردم را بخرد، و چون نظرسنجی ها می گوید که مردم هنوز از مذاکره ناامید نشدند، همه می ترسند که این غده سرطانی را نفی کنند و با پذیرش آن سناریو انتخاباتی خود را می چینند و این یعنی حریف شکست خورده همچنان امکان این را دارد که با یک جوسازی نزدیک انتخابات کلاه گشادی بر سر ملت ایران بگذارد و این بار ما واقعاً از حریف شکست خورده هم شکست بخوریم.