از مباحثی که حضرت استاد بیان فرمودند نوع نگاه به #انتظار و #ظهور است
مصطفی امیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_50
#جلسه_278
#انتخابات
#دموکراسی_نفی_آزادی
از مباحثی که حضرت استاد بیان فرمودند نوع نگاه به #انتظار و #ظهور است
مسئله انتظار و ظهور فصل مشترک تفکر شیعی با همه ی گرایش های آن است محل نزاع نوع انتظار است که انواع متفاوت و گاها متناقض دارد از ایجاد فساد برای تسریع ظهور گرفته (انجمن حجتیه) تا رخوت و بی عملی که تقریبا شیوع بیشتر بین شیعیان دارد
اما دسته سومی هم وجود دارد که معتقد است باید مقدمه ی ظهور را فراهم کرد و البته که نه با تولید فساد
امام(ره) تشکیل حکومت اسلامی را مقدمه ظهور میخواندند و رهبری تشکیل تمدن اسلامی را
حال سوال بزرگ اینجاست وقتی تشکیل حکومت مخالفینی بزرگ آنهم بر اساس مبانی روایی شیعی دارد(حدیث رایه) که هنوز نسبت به اقناع این دسته راه طولانی در پیش دارد آیا میتواند قدمی به این بزرگی(تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور) بردارد؟
#بخش_اول
نفی دموکراسی از دیدگاه اندیشمندان
سقراط: آیا موهوم پرستی نیست که صرف عدد یا اکثریت سبب خِرَد خواهد شد؟
افلاطون: دموکراسی سمبل حکومت جاهلان است
ارسطو:«دموکراسی مظهر حاکمیت طبقهی پست جامعه است»
توماس آکوییناس حکومت پادشاهی محدود به قانون را به دموکراسی ترجیح میداد و آن را معادل حاکمیت خداوند بر جهان هستی میدانست؛ از آن رو که حکومتهای پادشاهی به نظم طبیعت نزدیکترند، در حالی که دموکراسیها، از این نظم دورند
هابز: دموکراسی اجرا نشدنی است زیرا مردم با وعده فریفته میشوند
اِدموند بِرک: دموکراسی شرمآورترین نوع حکومت است
کانت: دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است
آگوست کنت: حاکمیت مردم یک دروغ ننگآور است
ارنست رنان:«انتخابات باعث میشود یک عده آدم با افکار متوسط دور هم جمع بشوند و این مجموعه افکار، پایینتر از حد ذهن متوسطترین پادشاهان است.»
اسوالد اشپنگلر:«حقیقت این است که با تعمیم حق رای به عموم افراد، انتخابات معنای اولیهی خود را از دست داده است. [زیرا مردم] گرفتار چنگال قدرتهای جدید یعنی رهبران احزاب خواهند بود و این رهبران ارادهی خود را با بکارگیری همهی دستگاههای تبلیغاتی و تلقینات بر مردم تحمیل میکنند»
علامه محمدحسین طباطبایی در ذیل آیهی شریفهی 200 از سورهی مبارکهی آلعمران [یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ] میگوید:
«يكى از بزرگترين تفاوتها كه ميان رژيم اسلام و رژيم دموكراسى هست، اين است كه در حكومتهاى دموكراسى از آنجا كه اساس كار بهرهگيرى مادى است، قهراً روحِ استخدامِ غير و بهرهكشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را تحت ارادهی انسانِ حاكم و عمل او قرار مىدهد؛ حتى انسانهاى ديگر را و به او اجازه مىدهد از هر راهى كه خواست، انسانهاى ديگر را تيولِ خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواستهها و آرزوهايى كه از ساير انسانها دارد مسلط باشد.
و اين بعينه همان ديكتاتورى شاهى است كه در اعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست، اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مىگفتند و امروز دموكراسياش مىخوانند. بلكه استبداد و ظلمِ دموكراسى بسيار بيشتر است. آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود، ولى امروز مسماى زشتتر از آن، در اسمى و لباسى زيبا جلوه كرده. يعنى استبداد با لباس دموكراسى و تمدن كه هم در مجلات می خوانيم و هم با چشم خود مىبينيم چگونه بر سر ملل ضعيف می تازد و چه ظلمها و اجحافات و تحكماتى را دربارهی آنان روا میدارد.
#بخش_دوم
نگاهی که به دموکراسی و نقش مردم و حتی خود مردم بین متفکران وجود دارد نگاهی متفاوت گاه متناقض و در بسیاری از موارد نگاهی از بالا به پایین است صرف نظر از این نوع تفاوت نگاه ویژگی مشترک متفکرین با مقوله دموکراسی و مصداق بارز آن انتخابات همانطور که گذشت نفی آن به واسطه تسلط مجدد صاحبان زر و زور با شیوه ای بدتر از گذشته هست در نظام پادشاهی وقتی تصمیمی غلط گرفته میشد مسئولیت آن تصمیم صرفا با خود پادشاه بود ولی در نظام جدید مسئولیت متوجه همه ی آحاد مردم چه آنهایی که چنین انتخابی کردند و چه آنهایی که اینگونه انتخاب نکردند ولی نتوانستند گروه مقابل را توجیه کنند، است.
آنهم در شرایطی که غالبا جو انتخابات تناسبی با انتخاب عقلانی ندارد
مثلا شما در اکثر موارد با توجه به گذاره های زیر مجبور به فردی غیر از فرد اصلح خواهید شد
دفع افسد به فاسد
دفع فاسد به صالح
احتمال پایین رای آوری اصلح
ترس از رای آوری تفکر رقیب و…
اینگونه علاوه بر اینکه دسته از مردم به واسط غفلت، اغوا، عدم شناخت کافی و… دست به انتخاب غیر اصلح میزنند
عده ای که شناخت مناسب از اصلح هم دارند به واسطه گذاره های بالا مجبور به انتخاب غیر اصلح می شوند پس عملا انتخاب درست در اکثر مواقع به واسطه ی این سیستم غلط اتفاق نمی افتد این درحالیست که مسئولیت این انتخاب غلط و مواجه با نتیجه آن هم بر عهده ی مردم است این یعنی عدم تناسب حکم و جزا یعنی تکلیف مالایطاق یا هر عبارت دیگری که می پندارید
از این روست که علامه میفرماید بدتر از نظام شاهنشاهی است