علم دینی، مسئله انسان های مسئله دار!
علم دینی، مسئله انسان های مسئله دار! ( بازتقریری از ارائه دکتر دنیوی در دوره ایده های معاصر علم دینی )
میتوان مکتب مشهور به اخلاق یونانی را شاهد مثال آورد و میتوان از آیه شریفه و کذلک جعلناکم امه وسطا توشه گرفت ، میتوان به اندیشه هایی که به دیالکتیک ارج می نهند اشاره کرد و با مبانی عرفانی مقایسه شان نمود و میتوان به روایاتی مانند لا جبر و لا تفویض تمسک جست !
در هر صورت به نظر می رسد این طریق عقلاست که راه میانه و اعتدال را بر گزینند و از تاختن در دو سر طیف حذر کنند.
اما برای کسی که تصمیم دارد در طیف وسیع حق و باطل، در منتهای جانب حق قرار بگیرد و لحظه به لحظه و آن به آن ترفیع درجه بگیرد، وسط طیف قطعا جای راحتی نخواهد بود ! او دچار مشکل میشود. هر گامی که برمیدارد به پشت سر خود نگاه میکند که مبادا اعتدال به هم خورده باشد ! دائما سوال دارد که چگونه باید گام برداشت تا به چپ و راست منحرف نشد ؟
این دوگانه ها در زندگی بشر فراوان اند ! مدرنیته و سنت، جنگ طلبی و صلح طلبی، نهضت و نظام، رحمت و غضب، مالکیت دولتی و مالکیت خصوصی و هزاران مورد دیگر
هر کدام از این دوگانه ها در ذهن انسان حق طلب، ابتدا یک سوال مقدماتی ایجاد میکند : کدام یک ؟
طبیعتا همان طریقه عقلائی به او میفهماند که هیچکدام !
و سپس یک سوال اصلی شکل میگیرد : گزینه سوم چیست ؟
پاسخ ها میتواند متفاوت باشد :
- جمع هردو
- چیزی بین این دو
- بمقتضای زمان و مکان یکی از این دو
هر پاسخی را که برگزیند، حالا با صد ها سوال فرعی رو به رو میشود :
- چطور در این مسئله بین هردو جمع کنم ؟ چه ترکیبی درست است ؟ ( هر مسئله یک سوال )
- آیا این راهکار در این مسئله به هیچ سمتی میل نمیکند و واقعا وسط است ؟ ( هر راهکاری که برای هر مسئله مطرح است یک سوال )
- شرایط زمان و مکان الان کدام را اقتضا میکند ؟ ( هر زمان و هر مکانی که اعتبار شود یک سوال )
حال میتوان به خوبی مشاهده نمود که عقلا بخاطر طریقه شان، مسئله دار هستند!
و منابع دینی این مسئله داری را تقویت میکنند و البته برای حل این مسئله ها مساعدت هایی را به بشر ارائه میکنند.
مسئله علم دینی یک از مسئله های این انسان های مسئله دار است که یا اط طریق عقلائی به این نقطه رسیده اند و یا جهت دهی منابع مقدس، این نقطه را به آنها هدیه نموده است.