دور شدن خدا در نظام علیّ معلولی ناشی از تصویری مشائی از علیت!
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_216
#جلسه_307
💠 دور شدن خدا در نظام علیّ معلولی ناشی از تصویری مشائی از علیت!
وقتی سخن از نظام علیت به میان می آید یک احساس دوری از خدا شکل می گیرد، #خدای_فلسفه واجب الوجود است و سر سلسله علل کثیره ای است که همینطور علت یکدیگر هستند تا به من می رسد؛ تازه این سلسله علیتی را هم من نمی دانم چند تا هستند!
از طرفی می بینیم #خدای_قرآن خیلی نزدیک است!
خدایی که همیشه با ماست!
هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ ﴿الحديد، 4﴾
بل بیشتر خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است!
وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ ﴿ق، 16﴾
بل بیشتر خدایی که بین خودم و خودم هست!
أَنَّ اَللّهَ يَحُولُ بَيْنَ اَلْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ ﴿الأنفال، 24﴾
اما به نظر می رسد تصویری که ما از علت و معلول داریم یک تصویر مشائی است که چنین احساس دوری از واجب الوجود را ایجاد کرده است. مشاء از یک فضای امکان ذاتی و استواء نسبت و نیاز به چیزی که از استواء نسبت شیء را خارج می کند شروع می کند و به علت می رسد، کلا بحث در یک آب و هوای ماهوی بسته شده است که آن هم با کلی از مباحث خلط ذهن و عینی که در کار مشاء هست پیچیده شده بود؛ لذا یک تصویر دور درست می کند. تازه یک چیز تا بخواهد معلول بشود خودش کلی باید راه را برود: «الماهیه، قررت، فامکنت، فاحتاجت، فاوجبت، فوجبت، فاوجدت، فوجدت.»
این سخنان همه در جای خود درست است و باید مورد توجه هم قرار بگیرد، منتها تصویری که حکمت متعالی از علیت می دهد، خیلی غنی تر از این است. #خدای_صدرا آنقدر که ما فکر می کنیم دور نیست.
صدرا با بردن اثبات اصالت وجود و سپس #وجود_فی_غیره و عین ربط کردن همه معالیل، این تصویر دور را به هم زده است. خدای صدرا خدایی است که همه معالیل چیزی جز ربط به او نیستند، خدایی که او تنها مستقل عالم هستی است و همه ما سوی الله #هویت_ربطی دارند، فقر به او در وجود همه مخلوقات کاشته شده است.
بله نظام علیّ معلولی در فلسفه صدرا سر جای خودش هست منتها علت اینقدر دور از معلول نیست، معلول همان علت است در این موقف وجودی خاص، معلول رقیقه علت است و علت حقیقت این رقیقه است.
همین #خدای_قرآن را می دهی به متکلمین یک چیز تلخی در می آورند که کاش فقط دور بود! خدای قرآن را باید فهمید و فهم نظامی که خدای قرآن خلق کرده است، اگر در فهم های رو به عمقی صورت بگیرد تازه از تلقی های عوامانه و سطحی در موردش نجات پیدا می کنیم.