#آثار_هویت_بسوی_اویی_در_نظام_تربیتی

#مشخصات_اسلام
#یادداشت_71
#جلسه_308
#محمد_صحرایی
#آثار_هویت_بسوی_اویی_در_نظام_تربیتی
گفتیم انسان هویت بسوی اوییی دارد و آنرا عبارت دیگری از وجود ربطی داشتن انسان دانستیم.
همیشه در ذهنم سوال بود که در نظام تربیتی چگونه رفتار شود تا در عین اینکه شخص سرخورده و سرشکسته نشود، مغرور هم نشود.
مرز بین غرور و اعتماد بنفس در روش تربیتی برایم خیلی باریک بود.
اما گویا این مرز باریک که باعث میشود فاصله ی نتیجه از شرق تا غرب و از بهشت تا جهنم شود همان مقتضای وجودی انسان یعنی ربط به خداوند است.
نتیجه هویت بسوی اویی انسان این است که در هر عنصر شخصیتی اگر ارتباط و ربط با حقیقت بالاتر ملاحظه نشود همان عنصر شخصیتی تبدیل به مرتع شیطان میشود.
اگر صرفه جویی است میشود بخل
اگر عزت است میشود تکبر
اگر خشوع است میشود ریا یا ضعف شخصیت
اگر جهاد است میشود قساوت و وحش گری و خونریزی
آری در تربیت انسانی با هویت بسوی اویی و ربطی و فقر به خداوند، همه و همه ی گام ها و رفتارها باید همراه با ربط و ترسیم نیاز به صاحب حقیقی نعمتها باشد و الا در میدانی که شیطان طراحی کرده، بازی خواهیم کرد.
بنظرم نقطه ضعف اساسی نظام تربیتی غربی همین است…
در نهایت خروجی اش انسانهایی خواهند بود که رفتارهایشان مقتضای فطرت و شاکله ی وجودی فقری شان نیست.
مثل گوسفندی که با سیستم های تربیتی شجاع و نترس و دردنده بار آمده و بتواند گوسفندان دیگر را بدرد و گوشت انها را بخورد و حتی با گرگ بجنگد و از خودش دفاع کند.
اما او از مسیر فطرت خودش خارج شده و بزودی منشا بزرگترین فسادها در عالم خواهد شد….

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها