ماهیت شرّ از نگاه #شهید_مطهری
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_219
#جلسه_308
💠 ماهیت شرّ از نگاه #شهید_مطهری
شهید مطهری ماهیت شر را #عدمی و #نسبی می دانند به این توضیح که در جهان طبيعت كه جهان قوّه و فعل، و حركت و تكامل، و تضادّ و تزاحم است همانجا كه وجودها هستند عدمها نيز صدق مىكنند. «نابينايى» همان فقدان و نداشتن «بينايى» است و خود، واقعيّت مخصوصى ندارد. خوبى و بدى نيز همچون هستى و نيستى است، بلكه اساساً خوبى عين هستى، و بدى عين نيستى است. «بدى» يا خودش از نوع نيستى است و يا هستيى است كه مستلزم نوعى نيستى است، يعنى موجودى است كه خودش ازآنجهت كه خودش است خوب است و ازآنجهت بد است كه مستلزم يك نيستى است.
برای بدی که خودش از نوع نیستی به جهل و فقر مثال می زنند، «نادانى» فقدان و نبودن علم است. علم، يك واقعيّت و كمال حقيقى است، ولى جهل و نادانى، واقعيّت نيست. آنكه فقير است چيزى را به نام ثروت فاقد است نه آنكه او هم به نوبه خود چيزى دارد و آن فقر است. این بدی ها صفات حقیقی ولی عدمی هستند.
و برای بدی که از جنسی هستی است ولی مستلزم نوعی نیست اینچنین می گویند؛ گزندگان، درندگان، ميكروبها، سيلها، زلزلهها و آفتها ازآنجهت بد هستند كه موجب مرگ يا از دست دادن عضوى يا نيرويى مىشوند يا مانع و سدّ رسيدن استعدادها به كمال مىگردند. این بدی ها اساساً صفت حقیقی نیستند بلکه جزو صفات نسبی هستند. وجود حقيقى هر چيز كه به آن خلق و ايجاد تعلّق مىگيرد و وجود واقعى است، وجود آن چيز براى خود است نه وجود آن براى اشياء ديگر. وجود هر چيز براى شىء يا اشياء ديگر، وجود اعتبارى و غير حقيقى است و جعل و خلق و ايجاد به آن تعلّق نمىگيرد. نمىتوان اين پرسش را به اين صورت مطرح كرد كه چرا فاعل و مبدأ، اين وجودهاى اضافى و اعتبارى را آفريد؛ زيرا اين وجودات اولًا واقعى نيستند تا سخن از آفرينش آنها به ميان آيد، و ثانياً اين وجودهاى اعتبارى و انتزاعى، از لوازم وجودهاى واقعىاند و به صورت مستقل قابل طرح نيستند؛
پس در جهان يك نوع موجود بيش نيست و آن خوبيها است؛ بديها همه از نوع نيستى است و نيستى مخلوق نيست. نيستى از «خلق نكردن» است نه از «خلق كردن». اين است معنى سخن حكما كه مىگويند: «شرور» مجعول بالذات نيستند، مجعول بالتبع و بالعرضاند.
🏷 برگرفته از مجموعه آثار شهيد مطهري (عدل الهى)، ج1، ص: 148-158