#تبییت_وجودی_نسبت_شرور_با_خیرات
#مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#یادداشت_69
#جلسه_308
#تبییت_وجودی_نسبت_شرور_با_خیرات
در یادداشتهای قبلی در تحلیل هویت بسوی اویی انسان گفته شد که هویت بسوی اویی، عبارت دیگری از وجودی ربطی و سراسر نقص است که همه ی دارایی اش مطالبه کمال از صاحب کمال و دارای حقیقی است.
همه دارایی اش از هستی و وجود دعاء است
راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء…
و گفتیم که انسان با درک نیازش به آن وجود سراسر کمال توسعه و اشتداد وجودی می یابد.
سابقا به نقش مشکلات و بلاء و فقر در برگرداندن انسان به موقف وجودی اشاره کردیم که نمود این رجعتِ به خویشتن، دلشکستگی و حال دعاء و مناجات و استمداد است.
با این تفسیر آنچه در این عالم بعنوان شرّ تلقّی میشود مقدمه ساز بازگشت انسان به فطرت و موقف وجودی انسان است تا درصورت عبور از حجاب اسباب و توجه و تکیه و استمداد از خداوند سبب کسب نور و کمال شود.
به این ترتیب شرور در این عالم وجودی نیستند اما مقدمه ساز وجود یافتن و اشتداد وجودی انسان و نزول خیرات می باشند.
اینگونه است که شر در این عالم در خدمت نظام خیر است زیرا :
شرور در این عالم، تعبیر دیگری برای از کار افتادن اسباب ظاهری یا از کار اندازنده های اسباب ظاهری در چشم انسان، هستند.
پس آنچه مقصود بالذات است خیر و رشد انسان است و شرّ مقصود بالذات نیست.
نکته:
در غالب انسانها نیاز به بلا برای کمال یافتن بخاطر تکبّر و خروج آنها از موقف و ریل وجودی شان است اما لزوما در همه اینگونه نیست.
مصیبت و بلا حتی برای اولیاء الهی هم بهترین وسیله کمال است.
و این بخاطر هویت نیازی و نقصی و بسوی اویی انسان است.
بلا آنگاه که اسباب ظاهری برای مصیبت زده حجاب نشوند یا ناامید از اسباب ظاهری شود بی اختیار، انسان را در دامن خدا می اندازد و این اقتضای ذات بسوی اویی اوست.