جهان ابدیت شور انگیز و فطری یا خسته کننده و تکراری؟!
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_225
#جلسه_311
💠 جهان ابدیت شور انگیز و فطری یا خسته کننده و تکراری؟!
یکی از توصیفات عالم آخرت که شهید مطهری در کتاب #مشخصات_اسلام می آورد این است که آن جهان، #جهان_ابدیت است، تصویر ما از ابدیت چیست؟
گاهی ابدیت را چنان برای ما تصویر می کنند که احساس می کنیم یک زندگی تکراری و روتین را در پیش داریم که دائماً باید تکرارهای ملالت آور را تحمل کنیم؛ گاهی هیجاناتی که درون انسان هست نیز معاضد این نگاه می شود، واقعاً انسان از روزمرگی و تکرار ملول می شود و هر چقدر هم شما بهشت را با حور و قصور و باغ و میوه برایش تصویر کنی، می گوید باشد خیلی با حال است اما وقتی قرار است هیچ وقت تمام نشود نمی چسبد! میل به تنوع طلبی و بهره مندی متعدد و متفاوت از نعمت های متعدد و متفاوت در انسان هست ولی وقتی بناست تا ابد تکرار شود و ابد هم یعنی بی نهایت، حق بدهید که تکراری و ملال آور باشد.
اما از طرف دیگر فطرت انسان مدام دنبال کمال است، هر چیزی را که کمال تصور کند در پی آن می دود، و وقتی از آن دست می کشد که احساس کند دیگر آن کمالی که تصور کرده بود را ندارد، یا کمال بالاتری دل او را ببرد و این کمال دیگر برایش کوچک باشد.
فطرت کمال جوی انسان به شدت از اینکه به او بگویی تو یک روزی تمام می شوی هراسان است، اگر واقعاً به یقین معتقد باشد که با مرگ تمام می شود زندگی بر او تلخ می شود.
میل به کمال در انسان هیچ حدی ندارد، و انسان به صورت مطلق کمال خواه و کمال جو است، اینکه کسی به انسان بگوید که تو با مرگ تمام نمی شوی و جهانی بعد از این جهان هست و آن جهان دیگر مثل این جهان نیست که تمام شدنی باشد بلکه جهانی است ابدی؛ بسیار بسیار برای انسان جذاب و خواستنی است.
مخصوصاً اگر آن ابدیت را خلاصه نکنیم در چیزی شبیه شمال ایران یا برخی کشورهای اروپایی که همه شهواتی که دین دستور به کنترلش را داده در آن جهان دستور به آزاد باشش را خواهد داد!
اگر کمال طلبی بی نهایت او را به صورت بی نهایت بودن خود او برایش معنا کنیم، و خدا را نیز به صورت کمالی خواستنی که بی نهایت است برایش تصویر کنیم و بگوییم که این ابدیت یک ابدیتی است که روز به روز جلو رفتن دارد، جلو رفتنی که نه او تمام می شود و نه تکرای و ملال آور است و هر روز تو راه نرفته ای را خواهی پیمود و هر روز کمال بالاتری را کسب خواهی کرد؛ دیگر #جهان_ابدیت یک پاسخ تکراری و خسته کننده نخواهد بود بلکه برترین و بالاترین پاسخی است که به فطری ترین و ضروری ترین دردی که در جان اوست داده شده است.
مرحوم شهید مطهری در کتاب (خورشید دین هرگز غروب نمی کند) جمله ای از مرحوم ویکتور هوگو نقل می کنند که زینت بخش این یادداشت خواهد بود:
«راستى اگر انسان اينطور فكر كند كه عدم است و بعد از اين زندگى نيستى مطلق است، ديگر اصلًا براى او زندگى ارزشى نخواهد داشت. آن چيزى كه زندگى را براى انسان گوارا و لذتبخش مىسازد، كار او را مفرّح مىسازد، به دل او حرارت و گرمى مىبخشد، افق ديد انسان را خيلى وسيع مىكند، همان چيزى است كه دين به انسان مىدهد، يعنى اعتقاد به جهان ابديّت، اعتقاد به خلود، اعتقاد به بقاء بشر، اعتقاد به اينكه تو اى بشر! فانى نيستى و باقى خواهى بود، تو از اين جهان بزرگترى، اين جهان براى تو يك آشيان كوچك و موقّتى است، اين جهان فقط يك گاهواره است، براى دوران كودكى توست، دوران بيشتر دوران ديگرى است»
مجموعه آثار شهيد مطهري (خورشيد دين هرگز غروب نمىكند)، ج3، ص: 399
.