ارسال رسل برای فرهنگ
وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُول ٍ إِلآ بِلِسَان ِ قَوْمِه ِ لِیُبَیِّن َ لَهُم (ابراهیم ،۴)
اساسا برای پیشبرد هر پروژهای باید وارد عرصهی فرهنگ شد. بدون ورود به عرصهی فرهنگ امکان ایجاد پروژه و پیشبرد آن وجود ندارد. خداوند متعال هنگامی که رسولی را برای قومی میفرستد، بر اساس لسان قوم میفرستد؛ با توجه به تعلیلی که از انحصار ارسال رسول به زبان قوم در ادامه آیه میآید که تبیین برای آن قوم باشد، شاید بتوان گفت این لسان قوم تنها زبان و لغت آن قوم نیست که البته همزبان بودن با آن قوم ضروری است؛ منظور این است که وقتی قرار است تبیین حق و حقیقت با ارسال رسول برای آن قوم صورت گیرد، برای این تبیین صرفا همزبانی کافی نیست، بلکه باید با فرهنگ آن قوم آشنا باشد؛ لذا شاید بتوان گفت مراد از لسان قوم فرهنگ آن قوم است؛ و چه آنکه خود زبان و لغت یک قوم هم داخل و جزئی از فرهنگ یک قوم است.
رسولان هم برای کار فرهنگی فرستاده میشوند؛ رسول هم کار خود را فرهنگی پیش میبرد؛ اینکه بر روی مسئلهی تبیین تاکید میشود، نشان از پیشبرد فرهنگی دارد؛ والّا در غیرفرهنگ که نیازی به تبیین حق و حقیقت نیست، نیازی به حرف زدن نیست که بخواهد به لسان قوم باشد یا نباشد. اینکه لسان قوم و تبیین مورد تاکید قرار میگیرد، به خاطر اهمیت و جایگاه فرهنگ است.