معجزه ی معماری ساختمان در شکل دهی به فرهنگ
در محله ی ما مسجدی پرفعالیت و پر جنب و جوش هست بنام مسجد صاحب الزمان…
با امام جماعتی ساده دل که خیلی اهل ملاحظات و رعایت تکلفهای طلبگی نیست و با مردم خیلی ساده برخورد میکند و چه بسا برخی از پیرمردها را در جمع ضایع میکند…
این مسجد کوچک را میتوانم زنده ترین مسجدی بنامم که تابحال دیده ام.
مسجدی با جمعیت های سنی متفاوت از کودک تا جوان و پیرمرد….
مردم این مسجد خیلی منظم حاضر میشوند و معمولا وقتی کسی چند روز غیبت داشته باشد عده ای متوجه نبودنش میشوند و سراغش را میگیرند و یا اگر متوجه نشوند بعد از چند روز که حاضر شود جمعیت متوجه غیبتِ چند روز قبلش میشوند و امام جماعت معمولا از او سوال میکند که این چند روز کجا بوده؟ برخی اوقات هم زنگ میزند و سراغش را میگیرد.
شوخی همیشگی اش هم این است که با لهجه ی اصفهانی اش میگوید: فلانی پولدار شدی که دیگه مسجد نمیای؟!!!
این سوال در ذهن بنده بود که چرا این مسجد اینقدر حیات و نشاط دارد و چرا حواس جمع به هم هست؟
پاسخی که بنده برای این سوال یافتم فارغ از اینکه این طلبه ی بی ادعا، اهل نماز شب و در حضورش منظم است این بود که :
در این مسجد درب ورودی جایی قرار دارد که وقتی کسی وارد مسجد میشود همه ی جمعیت حاضر در مسجد متوجه ورود و خروج او میشوند. بعبارتی درب ورود و خروج پشت جمعیت نیست….
همین عامل باعث شده یک نظارت عمومی بر رفتار هر فرد شکل بگیرد تا اهل مسجد عموما بخاطر اهل تأخیر محسوب نشدن سر وقت حاضر شوند و دیرتر از مسجد خارج شوند و متوجه غیبتهای یکدیگر بشوند…
راز این تفاوت بزرگ بین این مسجد با مسجدهای مشابه را در همین نکته ی معماری کوچک یافتم…..