آیا مبارزه با مشرکین یک راهبرد است؟
شهید مطهری در مشخصات اسلام بیان میکنند که از نظر اسلام امکان همزیستی با پیروان ادیان توحیدی وجود دارد. مسلمانان میتوانند در کشور خود با اهل کتاب تحت شرایطی زندگی کنند. و در ادامه میفرمایند ولی در کشور اسلامی نمیتوان با مشرک همزیستی داشت؛ اما میتوان با مشرکین قرارداد و پیمانهای صلح بست؛ البته آن هم براساس مصالح است.
سوالی که اینجا میتوان مطرح کرد این است که آیا حکم به مبارزه با مشرکین و عدم همزیستی با آنها در کشور اسلامی، یک حکم راهبردی است یا نه؟ اگر قرار است با این مبارزه اسلام را گسترش دهیم، و در پی فتح قلمروهای مشرکین هستیم، در زمانهای که مبارزه و حکم به گردن زدن مشرک بیشتر جنبهی بازدارندگی و دفع از اسلام دارد، باز هم باید همین حکم را اجرا کنیم و حکم شرع باز هم همین است؟
آیا میتوان گفت در زمانهی ما اتفاقا برعکس اگر از باب یک همزیستی با مشرکین برآمدیم، در گسترش اسلام تاثیر بیشتری داریم؟ البته آنچه گفته میشود قطعا زندگی است که تحت شرایطی باشد که نتیجه عکس ندهد و از جمعیت مسلمانان کاسته نشود و یا اینکه با رشد مشرکین مواجه نشویم.
از این باب که از نزدیک یک زندگی و زیست اسلامی را ببینند و البته همانگونه که اهل کتاب را میگوییم ذمه بدهند و شرایط خاص داشته باشند، همزیستی با آن مشرک را هم تحت شرایطی خاص بپذیریم. آیا اینگونه همزیستی با مشرک نسبت به مبارزه با مشرک، بیشتر اسلام را گسترش نمیدهد؟
البته فرض این سوال در جایی است مناط حکم مبارزه با مشرکین را گسترش اسلام بدانیم و اجازهی مناطگیری داشته باشیم.