نارسایی در تحلیل فلسفی از جامعه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_112
#جلسه_327

⭕️نارسایی در تحلیل فلسفی از جامعه

در تحلیل‌های فلسفی از جامعه به وضوح نارسایی‌ داریم و فلسفه و فکرفلسفی ما پشتیبان فکر اجتماعی ما نیست.
در مقام دفاع از فلسفه شاید بتوان گفت که توجه به مفهوم جامعه و جامعه‌شناسی، رواج چندانی در محیط‌های فلسفی نداشته است و همانگونه که آقای فشندی در یادداشت‌ ۱۸۷ خود آوردند، بعید نیست که مفهوم جامعه همزمان با پیمان وستفالی، متولد شده باشد یعنی قرن ۱۷ میلادی و قبل از آن توجهی به این مفهوم نبوده است که فیلسوفان ما به آن التفات داشته باشند.
امّا این، آنچنان قابل قبول نیست، ما در تاریخ خود ابن خلدون را داریم که بعضا پدر جامعه شناسی خوانده می‌شود و او در قرن ۱۴ میلادی میزیسته‌ است؛ یعنی قبل از آنکه غرب ادعای جامعه‌شناسی داشته باشد، ما جامعه‌شناسی داشتیم. (فیش در این زمینه (https://eitaa.com/fishkalami/77))

گذشته از همه‌ی اینها ما اگر هیچ توجهی هم به مفهوم جامعه نداشتیم، به هر حال یک جامعه‌ای داشتیم و روابطی بین افراد جامعه برقرار بود که همین کافی بود که افکار را متوجه این روابط بکند. به هر حال آنچه که لازم است برای شکل‌گیری جامعه، انسان است و روابط بین آن‌ها؛ که این، با دو انسان هم شکل می‌گیرد. البته شاید بتوان در حکمت عملی تاحدی از این عنایت فلسفه به جامعه را یافت. و همچنین باید این را هم در نظر داشت که جریاناتی در تاریخ ما بوده است که فضا را برای فلسفه بسیار تنگ کرده بودند که حتی فیلسوف گاها امکان پشتیبانی از خود فلسفه را هم نداشته است و نارسایی‌هایی در خود فلسفه هم داشتیم و داریم.
🌺

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها