سرّ استمرار انقلاب

نظریه پردازان سیاست معتقد هستند انقلاب ها بعد از یک دوره پر حرارت ، رو به سردی میگذارند و از شعار ها و آرمان های ابتدایی خود دست میکشند.

این نظریه از مشاهده انقلاب های گوناگون در کشورهای مختلف و با رویکردهای مختلف استخراج شده است.

در دوران معاصر میتوان جلوه های رقت انگیز و ناراحت کنده این پدیده را در بسیاری از کشورهایی که محصول یک انقلاب بوده اند مشاهده کرد!

اینجا ما با یک پرسش اساسی روبرو هستیم و آن این است که سایر انقلاب ها چرا نتوانستند استمرار را در روح حرکت انقلابی خود جاری کنند ؟

آیا به اندازه کافی اهداف برایشان واضح نبود ؟

در چنین فرضی اساسا شکل گیری نهصت محال است !

آیا خود را در مسیر نیل به اهداف ناتوان دیدند ؟

در این صورت هم نهایتا باید به انزوا کشیده میشدند نه اینکه استحاله شوند !

مقام معظم رهبری در بیانات 28 بهمن 1400میفرمایند این اتفاق درباره انقلاب ما نیفتاد و علت آن سیاست استمراری است که در تمام نقاط عملکردی “سردمداران انقلاب” از دهه 40 تا امروز جاری بوده است.

به نظر میرسد باید علت استمرار یا عدم استمرار یک حرکت را در تفکرات و عواطف سردمداران آن انقلاب جستجو کرد. برای یافتن سر استمرار حرکت انقلاب اسلامی ایران را نیز ناپاریم از همین فرمول استفاده کنیم.

اگر با ادبیات رایج سیاسی به دنبال سرمداران انقلاب اسلامی سال 57 بگردیم، فهرستی از افراد را به دست می آوریم که بررسی تفکرات و عواطف ایشان، اتفاقا خلاف ادعای حضرت آقا و مشاهدات عینی ما را اثبات میکند. تعداد قابل توجهی از سردمداران انقلاب بعد از گذشت چند سال از گفته های خود دست برداشته اند و حتی رویکرد هایی کاملا متفاوت با شعارهای ابتدایی خود را اتخاذ کرده اند. تعداد قابل توجهی از سردمداران انقلاب نیز در همان سالهای اولیه به شهادت رسیده اند.

ما علی رغم تغییرات جدی در تفکرات و عواطف سرمداران انقلاب ( به معنای رایج سیاسی آن ) شاهد آن هستیم که حرکت مستمر انقلاب متوقف نشده است .

شاید روش درست تر این باشد که “سردمداران انقلاب” را با ادبیات رهبر انقلاب یعنی حضرت امام (ره) تعریف کنیم.

انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب سیاسی صرف نبود. بلکه انقلاب سیاست بود.

به این معنا که تعریف بسیاری از مفاهیم سیاسی را و بلکه معنای سیاست را دگرگون نموده است.

یکی از این مفاهیم، مفهوم “سردمداران انقلاب” است.

سردمداران انقلاب اسلامی منحصر در شورای انقلاب یا شورا ها و نهاد ها و مجالسی که در راس قدرت شکل میگیرند نیستند، اگر چه میتوانند در این نقطه ها هم حضور داشته باشند.
سردمداران انقلاب اسلامی در همه گستره جامعه حضور دارند.

سردمداران انقلاب اسلامی کسانی هستند که آرمان ها و شعارهای انقلاب را در فکر و عاطفه خود اخذ کرده باشند. این طبقه اجتماعی از رهبر انقلاب تا نوجوان 13 ساله خرمشهری را شامل میشود.

هر مقدار تعداد و کیفیت و عمق سردمداران انقلاب بیشتر باشد، استمرار انقلاب تضمین بیشتری خواهد داشت. در این فضاست که پدیده “فکر مردم” و “عواطف مردم” اهمیت فوق العده راهبردی خودش را نمایان میکند.

دشمنان انقلاب نیز این مطلب را به درستی دریافته اند و به همین خطر، روی تسخیر “فکر مردم” سرمایه گذاری های کلان انجام داده اند :

مقام معظم رهبری در همان سخنرانی و در راستای حفظ استمرار حرکت انقلابی مردم ایران این توصیه را فرموده اند :

سفارش من به جوانهای عزیزمان این است که امروز ببینند دشمن در چه خطّی حرکت میکند، دشمن چه چیزی را هدف گرفته، نقطه‌ی مقابل آن را عمل کنند و حرکت کنند.

با نگاه من، آن ‌طور که بنده اوضاع را مشاهده میکنم، دشمن ملّت را هدف گرفته، افکار عمومی را هدف گرفته، فکر جوانها را هدف گرفته؛ میلیاردها دلار دارند خرج میکنند، در این اتاقهای فکرشان -به اصطلاحِ خودشان اتاقهای فکر و گروه‌های اندیشه‌ورز- دارند تلاش میکنند برای اینکه ملّت ایران را و  بخصوص جوانها را از این راه برگردانند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها