امر بین الامرین
#یادداشت_مشخصات_اسلام
#جلسه_344
#محمد_صحرایی
#یادداشت_100
تعبیر امر بین الامرین اگر مرادش همانی باشد که در مورد جبر و تفویض است تعبیر هوشمندانه ای است زیرا جنس مساله ی اصالت فرد یا جامعه از همان جنس جبر و یا تفویض است یعنی هضم مساله، نیاز به درکی وجودی از هویت فردی و هویت اجتماعی انسان دارد.
هویت جمعی غیر از جمع شدن اعتباری یک سری افراد دور هم است.
چه بسا اجتماعی که هویت جمعی ندارند و در نتیجه اجتماع نیستند چرا که تک تک افرادش در فکر دریدن یکدیگرند و در حصار فردیت و انانیت گرفتارند و تنها بفکر منافع شخصی اند و برای یکدیگر دل نمی سوزانند و به تعبیری توسعه ی وجودی نیافته اند.
خداوند اجتماع را ذیل اجتماع قلوب میبرد نه اجتماع صوری و اعتباری:
لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ
خداوند ابایی ندارد به یک نفر که بسط وجودی یافته و وجودا دیگران را در برگرفته امت بنامد.
نشانه ی این بسط وجودی در نگرانی های قلبی او برای گرفتاری ها و انحراف دیگران هویدا میشود.
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ