دسته بندی فطریات به شناختی و گرایشی
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_4
#جلسه_104
❇️ دسته بندی فطریات به شناختی و گرایشی
🔺 فطریات شناختی باید منظور همان بدیهیات باشد، و اگر منظور شبیه چیزی باشد که افلاطون می گوید که ما همه چیز را می دانیم و فقط یادآوری می شود، خیلی فضا آماده می شود تا به سمت ادبیات کانتی که مقولات فاهمه قائل است سوق داده شود.
اگر این معنا از فطریات شناختی را بپذیریم آن وقت فطری شناختی یعنی نیاز به استدلال ندارد که همان بدیهیات است؛ اگر این را نگوییم دو دسته آیات که یک دسته می گوید وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً و یک دسته آیات ذکر و تذکر است إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ با هم به تنافی بر می خورند.
اگر این معنا از فطریات شناختی را نپذیریم حتی اگر مثل کانت به مقولات فاهمه قائل نباشیم، واقعا زیرآب اصل علم (به معنای شناخت عقلی) زده می شود، زیرا اصلا دیگر شناخت نیست و عقل هم کاری نمی کند بلکه فقط یادآوری است، تازه نفس الامر گزاره ها هم معلوم نیست چطور می شود.
🔺فطریات گرایشی (قلبی) اما این مشکل را ندارند، و حتی اگر بگوییم میل انسان به صورت طبیعی در آن گرایش وجود دارد اشکالی پیش نمی آید، و به نظر می رسد اینکه می گوییم فطرت بیشتر اینجا مد نظر باشد؛ (هر چند که بقیه مراتب یعنی حسی و خیالی و عقلی هم بالاخره فطرت گفته می شود) یعنی درون انسان یک سوق و کششی به سمت خدا قرار داده شده،
.