#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_68
#جلسه_165
💠 دروغی به نام معنای بدون نحوه
🔺 دو جلسه پیش بحثی مطرح شد که اسلام اساسا آمده است که یک معنا را تأمین، و خود اسلام هم یک معنا است؛ لزوما تلازمی بین معنا و اینکه یک نحوه ای از زندگی و بودن در آن باشد وجود ندارد و اساسا اشتباه ما همین بود که از این معنا غافل شدیم و به قالب ها و نحوه بودن ها چسبیده ایم.
🔺 در بررسی این بحث باید گفت که اساسا این سخن ساخته و پرداخته اذهان مریض روشنفکری است که در دنیای معاصر دنبال این هستند که تمام تیزی های دین را بگیرند و دین را تبدیل به یک امر #اخته بکنند که با منافع هیچ زورمدار و ظالم و مستکبری درگیر نباشد. چیزی که تحت عنوان دین جهانی مطرح است در واقع یک مجمع بی خاصیتی از همه ادیان است، یعنی هر چیزی که در ادیان هست که به درد خر کردن بشر می خورد، به درد این می خورد که تبدیل به یک موجود رام شود که با نظام ظالمانه حاکم بر جهان کاری نداشته باشد و عین یک بره سرش را پایین بندازد و بچرد، و اگر کل گله اطراف خودش و حتی گله های دیگر را ببرند و ذبح کنند باز او فقط بع بع بکند و منتظر ریختن علوفه ای بشود و مشغول خوردن!
🔺 اساسا نمی شود گفت که معنایی داریم که هیچ شکل بودنی را اقتضا که هیچ حتی توصیه نمی کند؛ اگر هر معنایی یک روح و حقیقت دارد، آن روح و حقیقت تا زمانی که روح است که هیچ بروز و اثری ندارد، اتفاقا روح و حقیقت و معنا حتما بستری می خواهد برای جاری شدن؛ لذا شما قطعا فقه لازم داریم چه در جامعه اسلامی و دینی باشد و چه در بی دین و بلکه ضد دین ترین جامعه که آنجا به آن حقوق می گویند؛
🔺 شاید آن هم شاید بتوان گفت که معانی بسیار تنک و فردی که ادعایی برای سعادت بشر ندارند، خیلی اقتضای قالب و نحوه خاصی از بودن را ندارند، ولی وقتی شما سخنی می آوری که ادعا می کند که من هستم که سعادت بشر را الی الابد تأمین می کنم؛ من هستم که سخن پایانی هستم و بعد از من دیگر اساسا سخنی نیست؛ این معنا تا زمانی که در قالب و نحوه بودن نیاید اساسا ادعایش مسخره است؛ خب این معنای فخیم را به چه شکل می خواهی متحقق کنی؟ لذا می بینیم که قرآن که کتاب هدایت و سعادت است، علاوه بر تأکید بر آن معنا پر است از نحوه بودن و جاری شدن آن معنا، یعنی فقه.
🔺 بله این سخن صحیح است که اگر کار ما به جایی رسید که از معنا غفلت کردیم و چسبیدیم به قالب ها؛ اگر قالب ها از آن روح و حقیقت خالی شد؛ این یعنی انحراف و تحریف آن سخن؛ اگر هم با چنین چیزی مواجه شدیم، برخورد صحیح نفی ظواهر و قالب ها به صورت مطلق نیست، باید نفی ظاهر گرایی و قالب گرایی کرد و از آن طرف در روح و معنایی که باید در همه این ظواهر بدود دمید و آن را تقویت کرد.
🔺 ولی متأسفانه حلقوم هایی که الان این سخنان از آن ها بیرون می آید، #شیپور_شیطان هستند و هیچ وقت ملتزم به این نمی شوند که اگر مهم ترین معنایی که شما برای سعادت بشر ارائه کرده اید عبارت است از توحید؛ لازمه صریح و روشن آن (به قول حضرت آقا روح آن) نفی عبودیت غیر خدا است و شما در این نفی با همه طواغیت و مستکبرین عالم درگیر می شوید؛ یعنی این معناگروی برای تقویت معنای مورد نظر اسلام نیست، این برای زمین زدن معنای مورد نظر اسلام است، منتها می بینند که به خود معنا نمی شود مستقیم حمله کرد، لذا از راه نفی قوالب و ظواهر و نحوه های تحقق آن معنا شروع می کنند چون می دانند که با نفی نحوه های بودن خیلی راحت و سریع تر می شود به نفی آن معنا و روح رسید.
🔺 اساسا این معناگروی خود حامل یک معنایی است، معنایی که در آن معنا سعادت بشر در عبودیت و بندگی خدا، در سیر به سمت حیات طیبه، در رشد کمالات الهی نیست؛ بلکه معنایی است که خدایش یک چیز #گوگوریمگوری است و خود همین هم به فجیع ترین شکل توصیه هایی به نحوه بودن دارد، چون این معنای از معنا خود دعوت به یک #خریت و #گوسفندیتی است که با آن #گوگوریمگوریت کاملا همراه و همسان است.
.