معنا و قالب (1) / بررسی معنای هر دو / دو سؤال مهم در مورد قالب ها
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_69
#جلسه_166
💠 معنا و قالب (1) / بررسی معنای هر دو / دو سؤال مهم در مورد قالب ها
🔺 در دوگانه معنا و قالب به نظر می رسد ابتدا باید گفت که سخن اساسی که باید به آن دقت کرد این است که هیچ معنایی بدون قالب نخواهیم داشت و هر معنایی در نهایت برای جاری شدن خود یک قالبی را اقتضا خواهد کرد، البته چون دین عند الله اسلام بوده است و چون دین حنیف همان فطرت الهی است که بشر بر آن سرشته شده است و چون تاریخ واقعی بشر تاریخ انبیاء بوده است؛ قطعا رسول اکرم هم که مبعوث به دین اسلام شدند، علاوه بر قالب های تأسیسی از قالب های موجود به شکل امضایی و به این صورت که با هیمنه آن معنا تحریفاتی که در آن قالب که ریشه ای الهی داشته است را می زدایند؛ استفاده خواهند کرد.
🔺 لذا اگر کسی بخواهد با نفی مطلق قالب معناگروی کند، به معنای نفی مطلق فقه است که به نظر می رسد ما در هیچ جای از تاریخ بشر و در هیچ جامعه ای چنین چیزی نداشتیم و نخواهیم داشت؛ معنا اگر معنا باشد حتما دعوت به یک بودن دیگری دارد، و بودن اگر بخواهد بودن باشد حتما با بودن های دیگری درگیر خواهد شد چون حتما بودن هایی خواهد بود که مانع جاری شدن آن بودنی می شود که این معنای جدید می خواهد رقم بزند.
🔺 اما به نظر می رسد که اراده دیگری از قالب نیز می توان داشت، آن هم این است که با توجه به نو به نو شدن شرایط اجتماعی بشر و رشدی که در زندگی ظاهری و معنوی اجتماعی بشریت بر اساس انباشت ارتباطات و انباشت سخنان و انباشت تجربیات رخ خواهد داد؛ موقعیت ها نو به نو تغییر خواهد کرد و سؤال ها نو به نو تغییراتی خواهد کرد و مهم تر از همه ابزارها و شیوه های زیستن بشر نو به نو تغییر خواهد کرد، زیرا مهم تر از همه موارد انباشتی قبل انباشت تجربه است. اینجاست که سؤال می شود که دو سوال پیش می آید اولا آیا قالب های پیشنهادی دین طوری می شود که کهنه شوند و باید از دور خارج شوند و ثانیا آیا قالب های جدیدی می شود برای حل این مسائل جدید عرضه کرد یا خیر؟
🔺 در پاسخ به سوال اول باید گفت که اسلام یک قالب های اصلی و اساسی دارد که باید از آن ها به قالب های ثابت یاد کرد، این هم ریشه در این دارد که واقعا بشر اینطوری است که مبادله های مالی و اجتماعی و …. او همیشه یک شکل های ثابتی دارد و این که بشر از قدیم تا الان به میزان خیلی زیادی تغییر کرده است خیلی سخن به جایی نیست؛ یک سری قالب ها هم هست که می توان گفت که آن قالب ها در واقع قالب هایی برای مسائلی است که در این عصر هستند و با تغییر آن موضوع و از بین رفتن آن آن قالب نیز ملغی می شود؛ البته اگر بخواهیم حق بدهیم باید بگوییم که این موارد بیشتر پاسخ های دین و تطبیق قواعد و قوالب کلی آن بر موارد مورد ابتلای عصری است، لذا نمی شود گفت که قالب تغییر می کند بلکه باید بگوییم که موضوع تغییر کرده یا از بین رفته لذا آن حکمی که در مورد آن موضوع شده است با رفتن موضوع هم رفته است؛ البته همین ها هم برای فقیه که می خواهد به مسائل مستحدثه پاسخ بدهد بسیار کارگشا خواهد بود.
🔺 در پاسخ به سوال دوم که امکان قالب جدید است نیز باید گفت که قالب های پیشنهادی برای حل امور در دین بخش عمده ای قالب های کلی است که قابل تتطیق بر موارد و شرایط مختلف است، اصطلاحا قواعد کلی حل مسئله در لایه فقهی است؛ لذا باید گفت که بیشتر موارد که به نظر قالب جدید محسوب می شوند، در واقع تطبیق آن قواعد کلی بر این مصداق نو و جدیدی است که ایجاد شده است. لذا است که عنصر #اجتهاد برای توسعه و پایایی دین عنصر بسیار ارزشمندی است که خود دین آن را در خود دیده است.