موقف اشراف متکلم انقلابی به معنای «تحلیلگر اندیشه؛ فکر، آگاهی و هوشیاری انقلابی» و عامل کم شمار شدن این شخصیت
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_211
#جلسه_302
💠 موقف اشراف متکلم انقلابی به معنای «تحلیلگر اندیشه؛ فکر، آگاهی و هوشیاری انقلابی» و عامل کم شمار شدن این شخصیت
ترسیمی که از چهره متکلم کلام انقلابی صورت گرفت و او «تحلیلگر اندیشه؛ فکر، آگاهی و هوشیاری انقلابی» دانسته شد؛ سه نقطه سختی آفرین دارد،
1️⃣ تحلیلگر
اساساً در سطح اطلاعات و دیتا بسته شدن چیزی است که کل نظامات آموزشی و اجتماعی ما دارند آن را تمهید می کنند، لذا توقع تحلیلگر شدن خود یک نقطه سختی آفرین در شکل گیری شخصیتی است که به عنوان متکلم کلام انقلابی می خواهیم.
2️⃣ متعلق تحلیلگر
خود تحلیلگری امر سختی است، حالا اگر متعلق آن یک امری قرار بگیرد که خود او نیز سخت باشد سختی را دو چندان می کند؛ متعلق در اینجا اندیشه قرار گرفته، و این یعنی باید به عمیق ترین لایه های شخصیت انسان و جامعه ورود کردن، و این یعنی دارای یک شخصیت روشنفکر و آگاه و آزاداندیش و … شدن
3️⃣ صفت تحلیلگر اندیشه
بگذریم که صفت انقلابی که فصل اخیر اسلام ماست، به عبارت دیگر اسلام راستین و اسلام ناب همین انقلاب ماست؛ سختی را سه چندان بلکه صد چندان می کند؛ تحلیلگر اندیشه ای که بخواهد با صفت انقلابی حضور داشته باشد باید از یک اشراف و سیطره ای بر ابعاد مختلف انقلاب که یک #زندگی_تمدنی است؛ برخوردار باشد.
اگر اندیشمندی یک عمقی را طلب می کرد؛ اندیشمندی انقلابی یک سطح وسیعی را طلب می کند، سطحی که بتواند طول و عرض حیات نوین شیعه انقلابی ایران را ببیند و برای پشتیبانی نظری از کلان ترین مسائل آن قیام کند.
🔷 پ.ن: نوشته در صدد این نیست که اعلام انسداد کند، بیشتر می خواستم اجرای مختلف این معنای شورانگیز را بکاوم و علت اینکه چهره جلالی اش را تصویر کردم نه جمالی اش را، این بود که ببینیم چیز ارزشمندی که هدف گرفتیم چیز آسانی نیست که به آسانی به دست بیاید؛ باید تلاش کرد اما نه تلاشی عادی بلکه تلاشی مجاهدانه.