دانش های اسلامی و دغدغه تمدن سازی!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_215
#جلسه_305

💠 دانش های اسلامی و دغدغه تمدن سازی! (1)

🔷 مدعی چه می گوید؟

یک ادعا که اخیراً جناب #محمدتقی_سبحانی دائماً آن را تکرار می کنند و مبتنی بر این ادعا پیشنهاد خلق یک #الهیات_جدید را می دهند، الهیاتی که ذیل #گفتمان_شیعی است ولی به لحاظ پارادایمیک (چارچوب نظری فلسفی) دچار یک #پارادایم_شیفت می شود؛ این است که دانش های اسلامی هیچ کدام با دغدغه تمدن سازی شکل نگرفته اند لذا الان اگر می خواهیم به سمت یک تمدن نوین حرکت کنیم، باید پارادایم که بالای سر گفتمان و الهیات (کلام) قرار دارد را تغییر بدهیم، چون پارادایم قبلی که آخرین نسخه آن پارادایم صدرایی (اشراقی-عرفانی) است توانایی پاسخگویی به مسائل جدید را ندارد.

البته ایشان معتقدند که نه تنها دانش ها که انسان، جامعه، حکومت و روابط بین الملل نیز از زاویه تمدن شکل نگرفته است و باید در همه این ها نیز یک تغییر اساسی بدهیم.

نکته اساسی ایشان هم این است که الهیات شیعه تا قبل از انقلاب اسلامی، #الهیات_دفاعی است؛ یعنی تشیع بر اساس الهیات می‌خواهد هویت درونی خودش را حفظ کند. هیچ‌گاه این الهیات، الهیات سازنده نیست. پارادایم شیعه برخلاف پارادایم سنی پارادایم ساختن نیست؛ ما نباید بر اساس چارچوبی که اساساً برای این بنا ساخته نشده دانش‌هایی را بار کنیم که تناسبی با آن ندارد.
ماندن در چارچوب های گذشته و به دانش های کهن در فقه، کلام، فلسفه و عرفان بسنده کردن و بر آن ها بنای تمدن نو ساختن یک خطای تاریخی و متدولوژیک است.

ایشان معتقدند مسیر طبیعی تغییر تاریخی، تغییر از حوزه عینیت، تحول در مناسبات عینی؛ در آن جایی که انسان با محیط چالش پیدا می کند؛ شروع می شود. اما شیفت حقیقی پارادایمی جایی اتفاق می افتد که انسان ها احساس می کنند، برای حل مشکل عینی خودشان، نظریه های رو بنایی دیگر کافی نیست و باید تغییرات بنیادین ایجاد کرد. مثلا در مورد تحولات مدرنیته معتقدند که تحولات اجتماعی از قرن 14 در قرون وسطی شروع شد در قرن 16 به اوج خود رسید ولی در قرن 17 فلسفه های بزرگ اروپا متولد می شوند. به تعبیر دیگری، اولین کسانی که می خواهند صحنه تحول را رقم بزنند، متفکران تکنوکرات هستند، یعنی کسانی که فکر می کنند با آچار و پیچ گوشتی فکر می شود این ساختار را از هم باز کرد و برای اندیشه جدید جا درست کرد. جلوتر که می رود، انباشت چالش ها و انباشت نظریه های عینی و عملیاتی نشان می دهد که دیگر آن پارادایم سخت شده و اجازه فرضیه های جدید را نمی دهد؛ آنجا است که جای کسانی است که بیایند آن چارچوب ها را بشکنند و چارچوب جدید بگذارند.

ایشان معتقدند که الان آن لحظه #گسست_پارادامیک است. ما تازه امروز داریم احساس می کنیم که تمام طرح هایی که پیش از انقلاب و بعد از انقلاب دادیم، نهادسازی ها و ساختارسازی هایی که کردیم دیگر جوابگو نیست. امروز همه ما سلاح زمین انداختیم تا ده پانزده سال پیش مغرورانه فکر می کردیم بر اساس حکمت متعالیه، همه عالم و آدم را می سازیم؛ امروز تقریباً همه به این نقطه رسیدند که دانش های اسلامی نمی تواند روی این فونداسیون بنا شود؛ و باید فونداسیون نویی عرضه کرد.

🏷 این برداشت از سخنان ایشان برگرفته از یک جلسه ارائه صبح تا غروب در تیر ماه 1397 است که ایشان نظریه خودشان را برای جمعی از اساتید، ارائه کرده بودند و بنده آن را برایشان جزوه کرده بودم!

🔹 ان شاء الله در یادداشت دیگری این ادعا را نقد خواهم کرد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها