تعارض احتمالی مهندسی فرهنگی و آزادی اراده

در نظریه ی مردم سالاری دینی، انسان و استعدادهای انسانی در هر اجتماع بزرگترین سرمایه محسوب میشود. سرمایه هایی که نیازمند اکتشاف و استخراج هستند.

بنابراین مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی باید با شناختی صحیح و کامل از انسان و پیچیدگی های وجودش صورت گیرد.

مثلا در نگاه اسلام، اراده و اختیار انسان نقش حیاتی و تنها مسیر رشد محسوب میشود. از این رو هر برنامه ای که بخواهد دیدگاه جمعی محدود برنامه ریز را بر اندیشه ی آزاد و مسیر انتخاب آزادانه ی عموم مردم غالب کند مطلوب نظام دینی و مردم سالار نیست و مخالف اندیشه ی مکتب امامی است.

رهبر معظم انقلاب در این زمینه میفرمایند:

“به همان اندازه که رها بودن عرصه فرهنگ غلط است افراط در کنترل فرهنگ هم غلط است.

ما نمی خواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم. بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد.

ما نه معتقد به ولنگاری و رهاسازی فرهنگ هستیم، که به هرج و مرج خواهد انجامید، و نه معتقد به سختگیری شدید،

اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم”. 1

 

وقتی با کنترل شدید و خشن محیطی و غیر محیطی به اراده ی آزاد عمومی جهت بدهیم در واقع مسیر رشد فرهنگ و ابتکار عمل و آزادی اراده را بسته ایم.

به فرموده ی رهبر معظم انقلاب:”.نمی گویم به طور کامل کنترل کند؛ چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است، نه جایز. اصلاً رشد فرهنگی، با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده هاست.”. 2

 

بنابراین مهندسی فرهنگی که در واقع بمنزله ی دمیدن یک ارزش فرهنگی مانند روح در یک مجموعه ی تجسد یافته است تنها باید نقش رفع مانع ها و مقتضی سازی و روشنگری واقعیت و تبیین و شناخت درست از واقعیات را داشته باشد.

 

  1. دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی سال 1383
  2. دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 1383
0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها