شبکههای اجتماعی برای تغییر نسل حکمرانی
به هر نحوی اگر از شبکههای اجتماعی و حتی فضای مجازی استفاده میکنید؛ چه مصرف کننده و چه تولید کننده؛ فکر نکنید که در حال تولید و یا استفاده محتوا هستید! شما در حال کمک به یک حکمرانی هستید؛ در حال تکمیل رسالت شبکههای اجتماعی هستید؛ رسالت شبکههای اجتماعی به «محتوا» پرداختن نیست بلکه رسالت آن حکمرانی در سطح کلان است؛ صاحبان پلتفرمها خود را حکمران میدانند!
برای بهتر فهمیدن این مسئله، پیشنهاد میکنم مستند «معضل اجتماعی» و یا «The Social Dilemma» را تماشا کنید.
در این دوران که بعضیها میگویند از عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات گذشتهایم و به عصر ضد اطلاعات -اطلاعات دروغ- رسیدهایم این قبیل مباحث در غرب زیاد مورد بحث و توجه است. و البته خوب طبیعی است که آنها که زودتر به این تکنیکها دستیافتهاند، زودتر هم با معایب و مشکلات آن برخورد داشته باشند؛ امّا اینکه ما این مشکلات را همین حالا نمیبینیم و گمان میکنیم که باید خودمان به مشکل برخورد کنیم تا بعد در مورد آن تصمیم گیری کنیم، جای بسی تعجب است! چرا که از طرف دیگر میگوییم که باید تکنولوژی را از غرب بگیریم و در نگاه افراطیتر میگویند که باید مدرنیته را از غرب بیاوریم. و اصلا متوجه مشکلاتی که مدرنیته پدیدآورده است نیستند.
مستند معضل اجتماعی هم از این قبیل مباحث است. در مورد این مستند باید این را بگویم که ریتم تندی دارد و از آن دسته فیلمهایی نیست که بشود با لم دادن جلوی تلویزیون و احیانا تخمه شکستن تماشا کرد؛ بلکه باید به صفحه نمایش میخکوب شد. تا بهحال چندین مستند درباره جنبههای مختلفی از تاثیرات منفی فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی و سوشال مدیاها بر روی زندگی انسانها ساخته شدهاند، اما هیچکدام اینقدر کلی به موضوع نگاه نمیکردند.
هر چند این مستند را نتفلیکس که یک شرکت رسانهای حامی دموکراتهاست یا بهتر بگویم دموکراتها این شرکت را حمایت میکنند و این مستند کاملا در جهت برآوردن یک هدف سیاسی و به قصد تخریب ترامپ تهیه و تدارک دیده شده، اما فارغ از این مسئله مشتمل بر محتوایی متنی از زیست امروز آمیخته ما با شبکههای اجتماعی است. اگر هم میگویید به این شدت هنوز در جامعه ما زیست آمیخته با شبکههای اجتماعی وجود ندارد که البته من تا حدی منکر هستم ولی باز هم میگویم باشد، این فردای ما را نشان میدهد. فردایی بسیار نزدیک که شاید بهتر است بگوییم بعداز ظهر یا شب ما را نشان میدهد. و آنچه ما در پیش داریم دیگرانی آن را تجربه کردند. البته در خود همان غرب هم آن چنان این تفکر رواج پیدا نکرده است و هنوز راه در پیشرو دارد تا به خواسته جمعی و انقلاب برسد.