آزاداندیشی یعنی عبودیت
در آیه ۹۹ سورهی حجر چنین آمده است : «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» بندگی خداوند متعال را تا به یقین رسیدن انجام بده. سوای از بحث مرتبهای بودن یقین؛ در خصوص عبودیت هم می توان تامل کرد.
ما علاوه بر عبودیت مرسوم که در ذهنهای ما یک معنای خاصی دارد، از راههای دیگری هم میتوانیم به یقین برسیم، حال به بعضی از مراتب یقین؛ میتوان مثلا با تفکر و اندیشیدن هم به مرتبهای از یقین رسید. با این وجود آیا میتوان عبودیت را توسعه دارد و مثلا تفکر را ذیل عبودیت معنا کرد و تفکر را بندگی خداوند بدانیم؟
اگر امکان این توسعه در معنای عبودیت وجود داشته باشد، آزادندیشی هم یک وجهی از عبودیت میشود؛ در آزاداندیشی به دنبال حق و حقیقت هستیم و البته در حد و مرحله یقین. از اینجا است که آنچه به عنوان آزاداندیشی در فضای انقلابی مطرح میشود با آزاداندیشی مدرنیته کاملا متفاوت میشود. آزاداندیشی در اینجا عبودیت و بندگی خداوند متعال است بر خلاف آنچه در غرب مدرن تحت عنوان آزاداندیشی مطرح شده است.