دوران ظهور و ابرپروژه مهدوی
حاکمیت معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانها
آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همهی انبیاء، همهی بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداختهی بر اساس عدالت و با استفادهی از همهی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده؛ یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه). دوران جامعهی توحیدی است، دوران حاکمیت توحید است، دوران حاکمیت حقیقی معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانهاست و دوران استقرار عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است. خب، انبیاء برای این آمدند. ۱۳۹۰/۰۴/۱۸
در ادبیات دینی و موعودگرایی دوتعبیر وجود دارد که هرکدام لوازم و پیوست های خاص خود را دارد و تبعات آن نیز بسیار متفاوت است
اولی تعبیر زمان ظهور است یعنی ظهور منجی وقتی که محقق شود ما وارد دوران مهدویت ،مسیحایی و ماشیح می شویم و تمام توصیف های که برای جامعه مهدوی شده تازه شروع می شود اقامه عدل و قسط و استقرار توحید طبیعتا قائلین به این تقریر از ظهور باید به آماده سازی شررایط ظهور همت کنند شرایطی که در روایات ما در توصیف زمان ظهور بیان شده است مثل نیاز مردم به منجی و پر شدن جامعه از فساد و ظلم . طبیعتا در این تفکر هیچ تلاشی برای استقرار حاکمیت توحید انجام نمی شود و تمام توان برای تبلیغ منجی باوری و استغاثه برای ظهور منجی خرج می شود.
اما تقریر دوم ظهور را یک ظهور آنی تصویر نمی کند و ادبیات خود را به دوران ظهور تغییر می دهد چیزی که در یهودیت ارتدوکس به دوران ماشیحای تعبیر می شود یعنی ما باید برای اقامه حاکمیت توحید که وظیفه و ثمره حاکمیت منجی است تلاش کنیم در این دوران و تلاش برای این امر است که منجی ظهور می کند و انقلاب اسلامی امتداد عملی این خوانش از ظهور است اینکه برای رسیدن به آن هدف نهایی که تمدن اسلامی است 5 گام باید برداشته شود انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی، تمدن اسلامی
ما باید این پروژه منجی را محقق کنیم ومنجی در طول این مسیر ظهور می کند یعنی دیگر نباید منتظر بود تا منجی از گام اول این پروژه شروع کند بلکه ما با کلید زدن این ابر پروژه مهدوی دوران ظهور را شروع کردیم وقتی خود را به پروژه ای که کار اصلی منجی است و تا او نیاید این پروژه تکمیل نمی شود مشغول کردیم یعنی وارد دوران مهدوی شدیم .
اوّلین درس عملی موضوع [مهدویت] این است که نابود کردن بنای ظلم در سطح جهان، نه فقط ممکن است، بلکه حتمی است. این، مطلب بسیار مهمّی است که نسلهای بشری امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانی، نمیشود کاری کرد… انسانهای مأیوس نمیتوانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام دهند. آن چیزی که انسانها را وادار به کار و حرکت میکند، نور و نیروی امید است. اعتقاد به مهدی موعود، دلها را سرشار از نور امید میکند. برای ما که معتقد به آینده حتمی ظهور مهدی موعود علیهالسّلام هستیم، این یأسی که گریبانگیر بسیاری از نخبگان دنیاست، بیمعناست. ما میگوییم نخیر، میشود نقشهی سیاسی دنیا را عوض کرد؛ میشود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکانپذیر است، بلکه حتمی است. ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعهی مهدوی؛ هم خودسازی کنیم، هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان، دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازهای که در وسع و قدرت ما است، به جامعهی مهدوی نزدیک کنیم که جامعهی مهدوی، جامعهی قسط است، جامعهی معنویّت است، جامعهی معرفت است، جامعهی برادری و اخوّت است، جامعهی علم است، جامعهی عزّت است. ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
اکنون جمهوری اسلامی در حال تحقق گام سوم این ابر پروژه یعنی دولت سازی است و با پشتوانه دینی خود تمام تلاش خود را به کار بسته تا بتواند مدل دولت اسلامی در تراز جامعه مهدوی را طراحی کند قطعا در این طراحی فقه ستون فقرات این طرح و اخلاق ظاهر این بدن و معارف اسلامی روح این کالبد هستند