در گزینش تکنولوژی هم مفرّی از فرهنگ حاکم بر آن نیست!
آقای مهدی ناظمی عبارتی دارند دربارهی مهندسی فرهنگی:
- «سیستمها و سازمانها، سیاستها و استراتژیها، طرحها و برنامهها، علوم و فناوریها، خدمات و مصنوعات همه دارای بار فرهنگی اند و ظرفی هستند برای انتقال فرهنگی که براساس آن مهندسی و تولید شدهاند. ظرف باید متناسب با مظروف طراحی و مهندسی شود»
- «ارتباط فرهنگ و مهندسی کشورها، نظامها، سازمانها، علوم و فناوری و مصنوعات، نیز از همین دست است. کشور، نظام، سازمان، علم و فناوری و مصنوعی که مبتنی بر فرهنگ ماتریالیسم سکولار مهندسی شده است، نمیتواند بار فرهنگ الهی را منتقل نماید. بلکه همان فرهنگ ماتریالیسم سکولار را بازتولید خواهد کرد.»
با توجه به این عبارتها نمیتوان از فرهنگی که همواره همراه سیستمها و سازمانها، سیاستها و استراتژیها و … و حتی خدمات و مصنوعات است، در امان بود؛ لذا نمیتوان به راحتی زیر بار هر آنچه از غرب میآید رفت، از سازمانها و سیستمها گرفته تا حتی علم و فناوری و تکنولوژی و ابزار!
حتی ابزاری هم اگر در غرب تولید میشود، براساس یک فرهنگی است که روح آن حاکم بر طراحی آن ابزار است؛ به عنوان نمونه هنگامی شبکههای اجتماعی تصویر محور طراحی میشود، یک روح تنوّع طلب پشت آن طراحی است که برای پر کردن فراغت بیشترین تلاش را کرده است، به گونهای که هنگامی که مشغول میشود اصلا احساس گذر زمان نکنی و آنقدر غرق در آن بشوی که وقایع اطرافت را متوجه نشوی! بماند آن روح کنترلگری که حاکم است بر فضای غرب که نمیگذارد هر آنچه هست به تو برسد و بر اساس یک فیلتری با هوش مصنوعی، اجتماع در آن فضا را بهگونهی دلخواه خود شکل میدهد.
لذا قبل از گزینش تکنولوژیها هم حتی باید روی این مسئله تامل کنیم که این گزینش چه بلایی بر سر ما خواهد آورد، ولو اینکه شما گزینش کنید باز هم از فرهنگ همراه و با به عبارت بهتر حاکم بر آن تکنولوژی، در امان نیستید؛ چه برسد به علم، سیستم و نظامها که حکومت فرهنگ در آنها بیشتر و عیانتر است.