نوشته‌ها

مستند «مرز‌های مقاومت»

مرز‌های مقاومت مستندی است در شش قسمت ساخته وحید فرجی؛ این مستند تاریخی در موضوع شکل‌گیری رژیم غاصب صهیونیستی در ۱۹۴۸ میلادی می‌باشد؛ البته این موضوع قسمت‌ اول این مستند است و در قسمت‌های بعدی به جنگ و درگیری کشور‌های عرب اطراف فلسطین از جمله مصر، لبنان، سوریه و اردن با این رژیم غاصب است؛ در بررسی هر یک از این وقایع، واقعا روایتی دقیق و فنی ارائه شده است. و هر یک از این جنگ‌ها، وقایع قبل، حین و بعد آن نیز بررسی شده است و به صرف خود درگیری اکتفا نشده است و تا حدودی آثار و تبعات آن را هم روایت کرده است که از این جهت هر چند تحلیل‌هایی نیز به همراه دارد، ولی قابل توجه است.

تماشای این مستند را اولا به کسانی که از فلسطین عزیز،‌فلسطین اسلام اطلاعات کمی دارند و نمی‌دانند که این غصب چگونه رخ داد، توصیه می‌کنم؛ به خصوص کسانی که حوصله مطالعه و کتاب‌خواندن ندارند؛ می‌توانند دراز بکشند و تماشا کنند؛ هر چند که اگر کمی با دقت این مستند را پی‌گیری کنند، بعید می‌دانم در همان حالت درازکش باقی بمانند!

امّا مخاطب دوم مستند، آن عزیزانی هستند که در این شرایط فعلی غزه و طوفان الأقصی که رقم خورده است، از مسئولین و حکومت توقع ورود مستقیم به درگیری را دارند و بعضا ایران را به محافظه‌کاری متهم می‌کنند؛ و یا در خیال خام‌شان علت را در ناتوانی ایران جستجو می‌کنند؛ در حالی که با این ساده‌اندیشی‌ها نسبت به مسئله غزه و طوفان الأقصی، نمی‌توان تحلیل درستی از صحنه داشت! به ایشان توصیه می‌کنم در عین آن که تمامی قسمت‌های مستند را به تماشا بنشینند، مخصوصا قسمت‌هایی که به جنگ و درگیری مصر و جمال عبدالناصر می‌پردازد را با دقت و توجه بیشتر ببینند. نمی‌خواهم بگویم که تجربه را آزمودن خطاست و شرایط مشابهی وجود دارد که البته خیلی هم دور از وادی نیست؛‌ بلکه صرفا می‌خواهم از مسئله تحلیلی ساده و سطحی نشود؛ ابعاد مسئله و عمق ماجرا دیده شود.

در هنگام تماشای این مستند، به خصوص قسمت‌های اول آن، یکی از سوال‌های جدی در ذهنم نقش ایران بود؛ در زمان شکل‌گیری این رژیم ننگین و همچنین در زمان درگیری‌های کشور‌های عرب، ایران کجای پازل بود؛ البته بخشی از مسئله روشن است؛ رژیم پهلوی که سگ‌نگه‌بان بوده لذا مشخص است چه موضعی داشت، اما موضع علما چگونه بوده است؟ ازقضا زمانی که این مستند را تماشا می‌کردم در کنار آن مشغول مطالعه کتاب شرح اسم که به زندگی مقام معظم رهبری می‌پردازد، بودم؛ که در قسمتی از آن نامه‌ای بود و یا گزارش از نامه‌ای که در مقام استفتاء از حضرت امام برآمده بود که «آیا می‌توان خمس را در راه حمایت از فلسطین مصرف کرد؟» که در جواب گفته شده بود، سهم امام آن، نه تنها جایز است، بلکه بهتر و شایسته است که در آن راه صرف شود. البته کنش‌های دیگری نیز در تاریخ بوده و می‌توان یافت؛ و این روشن است که در میان مبارزان انقلابی آن زمان، مسئله فلسطین، کاملا جدی بوده است.

مدیریت عمق تولیدات فرهنگی ، کارویژه عاقله فرهنگ !

هر از چند گاهی با یادداشت ها، مستند ها و گفتگوهایی رو به رو میشویم که دارند لایه ای عمیق تر از آن چه در نگاه عموم مردم، حتی بعضی اقشار فرهیخته آنها دیده میشود را مورد برررسی قرار میدهند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند. به اثر کلی موسیقی در روان انسان میپردازند یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، بجای بررسی اینکه در همین برهه چه فعالیتی میتوان ارائه داد به نقد اصل ورزش فوتبال میپردازد و فرضیه هایی مانند فراماسونی بودن ورزش فوتبال و استعماری بودن آن ارائه میدهند.
به نظر میرسد روشی که از آن صحبت شد، مورد تایید دین اسلام هم باشد. امیرالمومنین (ع) نیز برای خارج کردن حب دنیا از قلب های مردم آن را به اشیاء پست تشبیه میکند و نهاد دنیا را پست جلوه میدهد. ایشان ریشه رفتارهای مردم را که دنیاطلبی است نشانه قرار میدهند و در سرشاخه ها با دنیاطلبی درگیر نمیشوند، بلکه خود دنیا و پستی وجودی آن را متذکر میشوند.
این روش و همه گفتگوها، نشست ها، تولیدات رسانه ای و نوشته جاتی که به این روش پایبند هستند، بخاطر عمق بالا مورد تقدیر بخشی خاصی از مردم قرار میگیرند اما معمولا به عینیت وصل نمیشوند و کارامدی شان محل شبهه است.
طبع این روش با طبع دانش فلسفه سازگار است. البته با طبع علوم انسانی در کشور ما هم سازگار است !!!

اما این بخشی از فضای موجود است. در مقابل آن تولیدات، ما به طور روزمره تولیداتی را مشاهده میکنیم که دقیقا در سطحی ترین لایه ممکن ساخته میشوند. یادداشت های زرد، گفتگوهای فوتبالی دوشنبه شب شبکه سه، بخش عمده ای از فیلم های طنز و غالب تولیدات شبکه های اجتماعی از این دست هستند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند، خود موسیقی را پخش میکند و نهایتا از سبک و ملودی و سازنده سخن میگوید. یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، صرفا از گرانی بلیط یا زمان بد مسابقه ها شکایت میکند !
به نطر میرسد این روش هم اتفاقا مورد تایید دین اسلام باشد ! امیرالمومنین (ع) بجای بررسی بهره وجودی زن و مرد و تفاوت آنها در خلقت و یا مبنای اسلام درباره روابط آنها ، فقط میفرماید : آیا غیرت ندارید که زنانتان در بازار با مردان برخورد میکنند ؟ ( نقل به مضمون )
این روش و هم هتولیدات مبتنی بر آن مورد تقدیر بیشتر افراد جامعه قرار میگیرند و دقیقا وسط عینیت جامعه نقش ایفا میکنند، اگرچه بخشی از فرهیختگان آن ها را بی ارزش قلمداد کنند.
طبع این روش اساسا با طبع دانش سازگار نیست !

در مقام جمع میان این دو روش باید گفت که انسان ذومراتب است و زندگی اجتماعی او نیز مراتبی متعدد و پیچیده دارد . شریعت و تمثل آن که بیان نورانی امیرالمومنین (ع) باشد نیز از انجایی که به تناسب انسان است، همه این مراتب را شامل میشود و هر بخش را با مرتبه ای میتوان تفسیر نمود.
جامعه انسانی علاوه بر این لایه سطحی، آن لایه عمیق را هم دارد. و البته میتوان میان این دو مرتبه صد ها منزل تصویر نمود که تولیدات رسانه ای و ادبیاتی و پویش های اندیشه ای میتواند در تمامی آنها جاری باشد.
عاقله فرهنگ نهادی است که همه این مراتب را باید تحت اشراف اطلاعاتی، محبت و دلسوزی و فهم عمیق راهبردی خود بگیرد و سعی در جریان اندیشه در تمامی این لایه ها داشته باشد.

شبکه‌های اجتماعی برای تغییر نسل حکمرانی

به هر نحوی اگر از شبکه‌های اجتماعی و حتی فضای مجازی استفاده می‌کنید؛ چه مصرف کننده و چه تولید کننده؛ فکر نکنید که در حال تولید و یا استفاده محتوا هستید! شما در حال کمک به یک حکمرانی هستید؛ در حال تکمیل رسالت شبکه‌های اجتماعی هستید؛ رسالت شبکه‌های اجتماعی به «محتوا» پرداختن نیست بلکه رسالت آن حکمرانی در سطح کلان است؛ صاحبان پلتفرم‌ها خود را حکمران می‌دانند!

برای بهتر فهمیدن این مسئله، پیشنهاد می‌کنم مستند «معضل اجتماعی» و یا «The Social Dilemma» را تماشا کنید.

در این دوران که بعضی‌ها می‌گویند از عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات گذشته‌ایم و به عصر ضد اطلاعات -اطلاعات دروغ- رسیده‌ایم این قبیل مباحث در غرب زیاد مورد بحث و توجه است. و البته خوب طبیعی است که آن‌ها که زود‌تر به این تکنیک‌ها دست‌یافته‌اند، زود‌تر هم با معایب و مشکلات آن برخورد داشته باشند؛ امّا اینکه ما این مشکلات را همین حالا نمی‌بینیم و گمان می‌کنیم که باید خودمان به مشکل برخورد کنیم تا بعد در مورد آن تصمیم گیری کنیم، جای بسی تعجب است! چرا که از طرف دیگر می‌گوییم که باید تکنولوژی را از غرب بگیریم و در نگاه افراطی‌تر می‌گویند که باید مدرنیته را از غرب بیاوریم. و اصلا متوجه مشکلاتی که مدرنیته پدیدآورده است نیستند.

مستند معضل اجتماعی هم از این قبیل مباحث است. در مورد این مستند باید این را بگویم که ریتم تندی دارد و از آن دسته فیلم‌هایی نیست که بشود با لم دادن جلوی تلویزیون و احیانا تخمه شکستن تماشا کرد؛ بلکه باید به صفحه نمایش میخکوب شد. تا به‌حال چندین مستند درباره جنبه‌های مختلفی از تاثیرات منفی فضای مجازی به خصوص شبکه‌های اجتماعی و سوشال مدیا‌ها بر روی زندگی انسان‌ها ساخته شده‌اند، اما هیچ‌کدام این‌قدر کلی به موضوع نگاه نمی‌کردند.

هر چند این مستند را نتفلیکس که یک شرکت رسانه‌ای حامی دموکراتهاست یا بهتر بگویم دموکرات‌ها این شرکت را حمایت می‌کنند و این مستند کاملا در جهت برآوردن یک هدف سیاسی و به قصد تخریب ترامپ تهیه و تدارک دیده شده، اما فارغ از این مسئله مشتمل بر محتوایی متنی از زیست امروز آمیخته ما با شبکه‌های اجتماعی است. اگر هم می‌گویید به این شدت هنوز در جامعه ما زیست آمیخته با شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد که البته من تا حدی منکر هستم ولی باز هم می‌گویم باشد، این فردای ما را نشان می‌دهد. فردایی بسیار نزدیک که شاید بهتر است بگوییم بعداز ظهر  یا شب ما را نشان می‌دهد. و آنچه ما در پیش داریم دیگرانی آن را تجربه کردند. البته در خود همان غرب هم آن چنان این تفکر رواج پیدا نکرده است و هنوز راه در پیشرو دارد تا به خواسته جمعی و انقلاب برسد.