توجه به نخبه قهری است
توجه به نخبه یک امر طبیعی و متین است و حتی میتوان گفت تا حدی هم این توجه قهری است. امّا اینکه در عمل تا چه اندازه نخبهگرایی به خرج داده شود این از اهمیت بالایی برخوردارد است؛ اینکه جایگاه نخبه در هندسه نظام سیاسی مشخص باشد و اینکه نقش نخبه واضح باشد و میزان تاثیر و آزادی و محدودیتی که برای نخبه قائل هستی، این از امور مهمی است که با صرفا احترام به نخبه گذاشتن و در حرف نخبهگرایی نشان دادن کار را حل نمیکند.
در میدان عمل ناچار هستید به نخبهگرایی؛ اگر نخبگان در صحنه نباشند، کل این صحنه برچیده خواهد شد و نمیتوانی طرح و پروژه را پیش ببری، به طور کل سفره جمع خواهد شد. نخبهگرایی مسئلهی مهمی است که الحمدلله در اندیشهی حضرت آقا به عنوان رهبر این انقلاب در کنار مردم سالاری به صورت جدی جایگاه ویژهای دارد؛ که در نگاه اولیه احساس میشود مردم سالاری در تناقض با نخبهگرایی است، امّا در نگاه حضرت آقا این دو عنصر کلیدی بدون تناقض در کنار هم جای گرفتهاند.
از باب نمونه برای هنگامی که نخبگان در صحنه نباشند و کل سفره برچیده خواهد شد؛ یک نمونه صحنهی دفاع مقدس بود؛ وقتی نخبگان در صحنه نباشند این چنین میشود که حضرت امام ناچار میشوند جام زهر قطع نامه ۵۹۸ را بنوشند!
نمونهی دیگر در بحث آزاداندیشی است؛ وقتی نخبگان در صحنه نباشند؛ یعنی آزاداندیشی را نمیشناسند، وزن آن را نمیبینند، لذا حرارتی نسبت به آن ندارند؛ در عمل میبینیم که از سال ۸۱ که حضرت آقا به صورت علنی این مسئله را پیگرفتند و مطرح کردند، می بینیم که الان بعد از گذشت ۲۰ سال هنوز هم که هنوز است اتفاقی رقم نخورده است.
و یا نمونهی دیگر جام زهر برجام است؛ وقتی نخبگان در عرصه اقتصاد در صحنه نیستند و اقتصاد مقاومتی فهم نمیشود، در سال ۹۲ گفتمان مذاکره بالا میآید و یک دولتی بر سرکار میآید که برجام را بر کشور تحمیل میکند.