نوشته‌ها

ابَر تحلیل رهبری از اوضاع کلی جهان: «تاریخ در حال ورق خوردن است» / #پیچ_تاریخی

حضرت آقا در تاریخ 22 مرداد 1391 یک سخنرانی تاریخی با اساتید دانشگاه دارند!
در آن سخنرانی ایشان عنوان عجیبی به نام #پیچ_تاریخی را مطرح و مفصل می پردازند:

«وضعیتى که امروز در دنیا هست، وضعیت تحول است. اوضاع جهان در حال تبدیل به یک شکل جدید و هندسه‌ى جدید است. اگر بخواهیم در گذشته‌هاى نزدیک ـ مثلاً در حدود یکى دو قرن ـ نظیرى براى این پیدا کنیم، تقریباً شبیه اوضاعِ بعد از جنگ بین‌الملل اول، البته در جهت عکس آن است؛ آن روز هم هندسه‌ى سیاسى و اقتصادى دنیا تغییر اساسى و بنیادى کرد.
پیداست که به سوى تحولات تازه‌اى داریم پیش می‌رویم.»

چهار شاهد بر این تحول بزرگ تاریخی می فرمایند:
1. بیدارى اسلامى
2. خیزش ناموفق غرب براى تسلط بر منطقه‌ى ما
3. حوادث اروپا و زمین خوردن غرب با این خطاهای بنیانی
4. افول وجهه‌ى آمریکا

سپس به بحث بسیار مهمی با عنوان «جایگاه ویژه ایران در این تحول جهان» می پردازند و می فرمایند:

«منکر هم نمی‌توان شد که کشور ما در این تحول، در این ماجرا، در این داستان طولانى، یک جایگاه ویژه‌اى دارد. ما در این قضیه، یک تماشاچى نیستیم، یک عنصر برکنار نیستیم؛ کشور ما یک جایگاه ویژه‌اى دارد.»

پنج دلیل برای این جایگاه ویژه ذکر می کنند:
1. شروع بیداری اسلامی از اینجا
2. ساخت مستحکم نظام متکی به ایمان و عقلانیت
3. ذخائر عظیم طبیعی و انسانی کشور
4. زایش فکری جمهوری اسلامی در مقابل نازایی غرب در اندیشه‌های نو
5. سرسختى در برابر شیوه‌هاى متداول غرب در پیشبرد کارهاى خود

بعد خطاب به اساتید می فرمایند:
«دانشگاه‌هاى کشور و حوزه‌هاى علمیه‌ى کشور در این شرایط، مسئولیت سنگینى دارند.»

قبل تر ها در سال 90 ایشان این عنوان را مطرح فرموده بودند ولی توضیح نداده بودند.
همان سال 91 در در اجلاس سران جنبش عدم تعهد، نیز پیچ تاریخی را متذکر اعضا شدند و دعوت به نقش آفرینی فعالانه در شکل دهی آینده کردند
سال 92 و 95 هم این عنوان را در تفسیر بیداری اسلامی فرمودند.
سال 93 نیز در توصیه ای به مسئولان این عنوان تاریخی را تکرار می فرمایند.
اما مهمتر از همه اینها پیامی بود که اسفند 1400 به نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا دادند و جنگ اوکراین را بخشی از پیچ تاریخی دانستند:

«رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیل‌دهنده‌ی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود. نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ما در این مرحله، حامل مسئولیت‌های ویژه‌اند. شناخت جبهه‌بندی‌ها و صف‌آرائی‌ها و انتخاب موضع درست، مسئولیت کوته‌مدت، و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحولات به سود جبهه‌ی حق، وظیفه‌ی میان‌مدت آنان است.»

هفته ی گذشته در 5 خرداد پیامی از طرف رهبری خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا صادر شد، که مهمترین بخش آن نامه تأکید ایشان از این اَبَر فهم ایشان از وضعیت فعلی جهان و گذر از یک پیچ تاریخی بود؛ و فرمودند:

«تاریخ در حال ورق خوردن است»

#پیچ_تاریخی
#تحلیل_کلان_جهان
#امام_خامنه_ای

 

عقیل رضانسب

یادداشت 376

14030313

فرهنگ چونان هوا!

جمله معروفی از رهبر معظم انقلاب، در مورد اهمیت فرهنگ وجود دارد که ایشان می‌فرمایند:

فرهنگ، به معناى هوايى است كه ما تنفّس مى‌كنيم؛[1]

این تمثیل زیبا به شدت اهمیت و ارزش و نقش فرهنگ در زیست انسانی ما را نشان می‌دهد، هوا عامل تعیین کننده برای ادامه حیات ماست، اما عاملی که از شدت بودن و از شدت نیاز آن به آن احساس نیاز به آن کمتر از سایر نیازهای بدن است؛ مثلاً گرسنگی و تشنگی چون نیازهای آن به آن انسان نیستند و با یک بار خوردن یا آشامیدن تا چند ساعت دیگر بدن نیاز به آب و غذا ندارد، احساس نیاز به آن ها خیلی بیشتر حس می شود. همچنین از زاویه دیگر گرسنگی و تشنگی و نیازهایی مثل آن ها که گاهی ممکن است آب و غذا برای برطرف کردن نیاز باشد و گاهی نباشد، باز هم حس نیاز به این نیازها ضریب می خورد.

اما هوا نیازی است که با وجود تعیین کنندگی بیشتر نسبت به سایر نیازها احساس نیاز کمتری به آن می شود؛ هم چون همیشه و آن به آن هست و هم چون همیشه هوا هست! اساساً یک سری حقایق داریم که از شدت بودن و از همیشه بودن مورد غفلت واقع می شوند، مثلاً نور با وجود اینکه اوست که باعث می شود ما همه اشیاء مرئی را ببینیم، ولی چون همیشه هست معمولاً از حضور آن غافلیم. یا مثلاً خدا از شدت بودن و از همیشه بودن نسبت به او دچار غفلت می شویم.

به همین دلیل جوامع احساس نیاز به اقتصاد را بیشتر از احساس نیاز به فرهنگ می دانند، این در حالی است که این فرهنگ است که نوع و کیفیت اقتصاد شما را معین می کند، یا در تمثیل به نیازهای بدن، این فرهنگ است که نوع غذا و آب و … شما را مشخص می کند.

 

هوا می تواند پاک باشد و می تواند آلوده، چون انسان ناگزیر از تنفس است، در هر هوایی که قرار بگیرد باید تنقس کند، ولو آن هوا آلوده باشد و خطرات و ضررهایی را برای او ایجاد کند، چون اگر تنقس نکند می میرد، ولی اگر هوای آلوده تنفس کند با وجود آسیب هایی که به او وارد می شود، ولی زندگی او بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد، هر چند که این هوای آلوده بسته به شدت آلودگی ممکن است در اثر تکرار او را بکشد.

هوای پاک و فرهنگ پاک باعث رسیدن انسان به زیستی پاکیزه می شود و هوای آلوده و فرهنگی آلوده باعث ثمرات ناپاک در حیات انسانی می شود. قرآن کریم در این مورد به زیبایی می فرماید:

وَ اَلْبَلَدُ اَلطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبٰاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ اَلَّذِي خَبُثَ لاٰ يَخْرُجُ إِلاّٰ نَكِداً كَذٰلِكَ نُصَرِّفُ اَلْآيٰاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ  ﴿الأعراف‏، 58﴾

ثمره زیست خبیثانه چیزی جز «نکد» که گیاهی اندک و بی سود است نخواهد بود. ولی زیست پاکیزه که ناشی از فرهنگ پاکیزه ای است که چونان هوا مورد استنشاق همه قرار می گیرد، مثل درختی پاک است که ریشه دار و با دوام است و تا سقف آسمان شاخ و برگ زده است:

 

أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِي اَلسَّمٰاءِ  ﴿إبراهيم‏، 24﴾

تُؤْتِي أُكُلَهٰا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهٰا وَ يَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْأَمْثٰالَ لِلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ  ﴿إبراهيم‏، 25﴾

فرهنگ پاک باعث رقم خوردن عقاید و اخلاق و رفتار پاک می شود و نتیجه آن حیات طیبه است:

مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثىٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيٰاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ  ﴿النحل‏، 97﴾

و فرهنگ آلوده می تواند جامعه را به جایی برساند که دیگر امید رستگاری از آن وجود نداشته باشد، و حتی نسل های آینده ای که پا به صحنه می گذارند، نیز نسل هایی قطعا آلوده خواهند بود؛ همانطور که جناب نوح علیه السلام در قرآن کریم در مورد قوم خود می فرماید:

وَ قٰالَ نُوحٌ رَبِّ لاٰ تَذَرْ عَلَى اَلْأَرْضِ مِنَ اَلْكٰافِرِينَ دَيّٰاراً  ﴿نوح‏، 26﴾

إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبٰادَكَ وَ لاٰ يَلِدُوا إِلاّٰ فٰاجِراً كَفّٰاراً  ﴿نوح‏، 27﴾

 

 

[1] خامنه‌ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بيانات، جلد: ۳۶، صفحه: ۲