چرا مسئله حل نمیشود؟
در تاریخ ۶ / ۶ / ۱۴۰۰ در نخستین دیدار رئیسجمهور (آقای رئیسی) و اعضای هیئت دولت سیزدهم؛ حضرت آقا نیازمندی ساختار فرهنگی کشور به یک بازسازی انقلابی را مطرح میکنند؛ “ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد”. و همچنین دو ماه بعد در ۲۳ / ۸ / ۱۴۰۰ در حکم شورای عالی فرهنگی دوباره بر این مشکل و مسئله فرهنگ تاکید میکنند و تنها وسیلهی مصونسازی فرهنگ عمومی کشور در مقابل هجمههای فرهنگی دشمن را این بیان میکنند که “شاکله و آرایش عمومی فرهنگ در همهی بخشهای گستردهی آن، نیازمند «نظم» و «محتوای» انقلابی است.”
تا به اینجا را به عنوان یک مقدمه از بنده بپذیرید؛ در ادامه میخواهم بپرسم با توجه به گذشت یکسال از مطرح کردن این بیانات از جانب حضرت آقا، چه اتفاقی در عرصهی فرهنگ رخ داده است و چه اقداماتی انجام شده است؟
از آنجایی که بنده چیزی نیافتم و چیزی به چشم بنده نیامده است، به ادامه یادداشت میپردازم، ولی اگر شما توانستید پاسخ سوال بالا را بدهید، لازم نیست یادداشت را ادامه دهید و در صدد پاسخ به سوال بعدی برآیید!
سوال این است که مگر بهتر از آقای رئیسی هم داشتیم که رئیس جمهور شود؟ با توجه به شرایط و اقتضائات بهتر از آقای رئیسی چه کسی میتوانست بر سر کار بیاید؟ الان ما در واقع «دولت انقلابی» را بر سرکار آوردهایم و از طرفی هم مجلس انقلابی را همراه با دولت داریم؛ پس مشکل در کجا است که این فرمایش حضرت آقا هنوز روی زمین مانده است؟
شاید پاسخهای اجمالی از این قرار باشد:
– ساختارها مشکل دارد.
لذا شما نمیتوانید با تغییر یک فرد مشکل را حل کنید.
– جایگاهها مشکلدارد؛
دولت اسلامی نیاز است، نه رئیسجمهور خوب مسلمان!
– سازمانها مانع و مشکلساز هستند!
– خود مسئله فرهنگ، مسئلهای سخت و پیچیده است و سخت یاب است.
– بعضی از مسئولین و نخبهگان در مسئله فرهنگ ورود نمیکنند و آن را کم ارزش میپندارند
– نوع حل مسئله مشکل دارد؛
سبک حل مسئله در کشور ما مشکل دارد!